• شنبه ٢٢ آبان ١٤٠٠-١٠:٥١
  • دسته بندی : اخبار
  • شماره خبر : ٢٣٠٣٠
مشروح بازدید ناصر امانی از محله هرندی :

ضرورت ورود ارکان نظام در کنار شهرداری برای حل معضلات محله هرندی

عضو شورای اسلامی شهر تهران در بازدیدی پنج ساعته از محله هرندی با اشاره به افزایش گسترده حضور مهاجران در محله هرندی، گفت: ضرورت دارد تا ارکان نظام در کنار شهرداری تهران برای حل معضلات محله هرندی ورود کنند.

به گزارش پایگاه خبری شورای اسلامی شهر تهران ناصر امانی در پی بازدید های دوره ای خود از سطح محلات شهر تهران در محله هرندی حضور یافت.
 
"به محض اینکه پا در محله بگذارید، صف معتادانی را می‌بنید که به صورت گروهی یا تک نفره در حال استعمال مواد مخدر هستند."؛ این اولین جمله‌ای است که ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران بعد از بازدیدی 5 ساعته از محله هرندی در جمع معتمدان محل و شورایاران می‌گوید. 
 
او بازدید خود را اینگونه شرح می‌دهد؛ « آخر دنیا، اینجاست»، در خیابان‌ها که قدم بزنی، کم‌تر آدمی میبینی که ظاهری معمولی داشته باشد، تعداد زیادی از افراد یا معتادند یا مواد فروش و خلافکار.مابقی از ترس جانشان در خانه‌ها حبس شده‌اند. دمادم صبح، عصر و شب، دیگر کسی جرات حضور در کوچه و خیابان ندارد. «اگر سه مرتبه از جلوی در خانه‌ات عبور کنی، مواد فروش محله اعتراض می‌کند»؛ اینرا زنی می‌گوید که محله کارش دقیقا روبروی خانه‌اش قرار دارد و جز این مسیر کوتاه دو سه متری، دیگر نمی‌تواند بدون ماشین و پیاده در محله تردد کند. 
 
قیمت خانه بسیار پایین است، فروش نهایتا متری 12 میلیون تومان، اجاره خانه یک میلیون؛ این قیمت پایین علتی جز حضور پرقدرت معتادان و ناامنی صدردصدی ندارد. کلونی توزیع مواد مخدر در محله مشخص است و اهالی می‌دانند در هر خانه چه اتفاقی میفتد، پلیس هم می‌داند، اما آب از آب تکان نمی‌خورد. می‌گویند؛ معتادان را شب جمع می‌کنند و صبح رها. اگر بزرگ‌ترین خلافکار محله هم دستگیر شود، از یک فرد با پایین ترین میزان جرم، زودتر آزاد می‌شود. 
 
فساد، فحشا، اعتیاد و انواع جرائم؛ همه آن چیزی است که در هرندی، پشت در خانه‌ها نیست، روبروی چشمانت، در کوچه‌ها و خیابان‌ها است. اما اهالی جز آنکه بدون هیچ واکنشی از کنار آن‌ها رد شده و خود را سالم به خانه برسانند، هیچ توقع دیگری ندارند. ـ« می‌گویند؛ اینکه بتوانیم شب که از سرکار برمی‌گردیم سالم به خانه برسیم، خواسته دیگری نداریم.» 
 
هر هزینه‌کردی در این محله؛ هیچ فایده‌ای ندارد؛ چون امنیتی نیست که در سایه این امنیت بتوان رنگ و بوی محله را تغییر داد. سرقت، مختص یک شب نیست، هر روز و هر ساعت، هرچیزی که قیمتی داشته باشد، به سرقت می‌رود. از دریچه فاضلاب تا سیم تلفن و کابل برق.
 
 برای فروش اجناس سرقتی هم لازم نیست که مسیر زیادی طی شود، مغازه‌های خرید ضایعات و پسماند خشک به وفور وجود دارد؛ یا زباله‌های خشک زباله‌گردان را می‌خرند یا آهن،فلز و کابل‌های سرقتی. می‌گویند؛ « موتور یکساعت در کوچه دوام نمی‌آورد، اگر شب ساعت 10 به خانه برگردید، قطعا هرچه دارید از شما می‌گیرند. » 
 
  تعداد مهاجران ساکن در محله نسبت به سال‌های گذشته افزایش پیدا کرده و آنطور که اهالی می‌گویند؛ نسبت مهاجران به ایرانیان، 60 به 40 شده است. خانه‌های مجردی که کارکردشان جز فروش مواد مخدر و اشاعه فساد و فحشا نیست، امان اهالی را بریده است. خانه‌های پلاک قرمز (مرکز توزیع و استعمال مواد مخدر)، نه تنها از تعدادشان کم نشده، بلکه زیادتر هم شده‌اند. درب یک خانه را اگر برای جلوگیری از ورود معتادان و خلافکاران، هزار بار هم جوش بدهید، بازهم درب را شکسته و وارد می‌شوند. 
 
فضاهای بی‌دفاع شهری، اوضاع را وخیم‌تر کرده است. 500 ملک زمانی برای جلوگیری از ایجاد کلونی‌های توزیع مواد مخدر  تخریب شده‌اند، حالا خود بدون پرده همان کارکرد را حفظ کرده‌اند و همزمان به زباله‌دانی نیز تبدیل شده‌اند. در میان هر چند خانه، یک زمین خالی وجود دارد و در همسایگی اهالی، تعدادی درحال استعمال مواد مخدر و اعمال مجرمانه! حتی کارونسرای شیشه‌برها نیز که می‌توانست در محله قطب گردشگری باشد، هموارکننده راه برای دزدیده شدن دینام کولر شده است و کسبه برای درامان بودن کولرها، حفاظ‌های فولادی اطرافشان ایجاد کرده‌اند. 
 
محله‌ای با 32 مسجد و 10 حسینیه که هرکسی بتواند فرار می‌کند، آن‌ها که ماندند؛ یا عرق به محله‌شان دارند یا توان مالی برای اجاره سرپناه بیرون از هرندی ندارند. نبود زمین بازی برای کودکان، وجود حیوانات موذی و کثیف بودن شدید معابر و خیابان‌ها با وجود ناامنی صدردصدی و ورود و خروج 8 هزار نفری معتادان به هرندی در نظر اهالی نمی‌آید.  ایستگاه اتوبوس و تاکسی ندارند و برای تردد باید به خیابان مولوی یا میدان محمدیه بروند، آن هم اگر بتوانند سالم از محله خارج شده وسالم برگردند!
 
اما در سایه نبود حضور موثر سایر نهادها برای ساماندهی به این محله 24 هزار نفری، 180 NGOفعال هستند، NGOهایی که صحبت‌های غیررسمی اهالی و معتمدان خبر از کارکردهای مغایر با اهداف اولیه دارد به طوریکه ترک این NGOها از محله به عنوان یکی از خواسته‌های مهم آن‌ها در جلسه با عضو شورا مطرح می‌شود. می‌گویند اگر این NGOها کارکرد درستی داشتند چرا در این محله 4.5 هکتاری هیچ مشکلی حل نمی‌شود؟ آن هم در شرایطی که ترنور مالی آن‌ها سالانه یک میلیارد تومان است. بچه‌های کار که کنار خیابان مانده‌اند، معتادان که هنوز پابرجا هستند! بعضی‌ها می‌خواهند، هرندی، هرندی بماند!
 
بعضی دیگر بن‌بست بودن محله را یکی از دلایل مهم شرایط فعلی می‌دانند، زمانی در محله گودهایی وجود داشت که محل تجمع و کلونی معتادان بود، شهرداری تهران این گود را تبدیل به بوستانی محصور کرد. اهالی می‌گویند؛ حالا معتادان از آن گود خارج شده و بیشتر در کوچه‌ها و کنار خیابان پخش شده و حضور دارند. اگر محله از بن‌بست خارج و با عقب‌نشینی چند خانه، خیابان اصلی محله عریض شود، اوضاع بهبود پیدا خواهد کرد. 
 
یکی از اهالی همچنین از رها شدن بیمارستانی تحت عنوان اسفستانی می‌گوید که می‌توانست در صورت تجهیز و بهره‌برداری جایگزین بیمارستان فرسوده اشرفی اصفهانی در چهارراه مولوی شود. 
 
اما همانطور که امانی، بعد از جلسه‌ای سه ساعته با اهالی محل و معتمدان گفت؛ حل همه معضل‌های محله هرندی در چارچوب اختیارات شهرداری تهران نیست و باید حاکمیت به مسئله بغرنج این محله ورود پیدا کند. اگر امنیتی نباشد، نظافت، بهبود شرایط بصری محله و ایجاد امکانات برای اهالی کاربردی ندارد و جز در سایه ورود همه جانبه ارکان نظام نمی‌شود برای هرندی، چاره‌ای اندیشید اما در عین حال شهرداری باید وظیفه خود اعم از نظافت و فراهم کردن انواع امکانات را انجام دهد و نمی‌شود با این استدلال که امنیتی وجود ندارد و یا افرادی فضای متفاوتی برای محله ایجاد کرده‌اند، شهرداری در انجام بایدهای کاری خود کوتاهی کند.

 

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: