• ٦ ارديبهشت ١٣٩٥-
  • دسته بندی : اخبار
  • شماره خبر : ٤٦٦٦
خانواده ای به وسعت اقیانوس الهی

خانواده ای به وسعت اقیانوس الهی

روایتی از دیدار رییس ستاد سمن ها پس از دیدار با خانواده شهیدان خالقی پور

هیج مادری نیست که فرزندش را دوست نداشته باشد اما گاهی برخی موضوعات مافوق عشق به فرزند است ودر این میان شاید دفاع از ناموس و خاک را بتوان ملموس ترین مثال برای این موضوعات ماورای عشق دانست
وقتی هدف خدا باشد شهادت سه فرزند مثلی از سه قطره از اقیانوس بزرگ شهادت می شود و حسرت ای کاش برای تقدیم فرزندی دیگر در راه دفاع از ارزشها تا ابد در سینه می ماند، این ها نه شعار که بیان واقعیتهایی از زبان

مادر شهیدان خالقی پور است شهدایی که روزی تنها داشته زندگیشان جوانی را بدون هیچ گونه چشم داشتی دادند تا امروز آسایش، اقتدار و پیشرفت مهمترین ارکان نظام جمهوری اسلامی قلمداد شود، در دیداری که به عنوان یکی از اعضای شورای شهر با خانواده شهیدان خالقی پور داشتم، مادر شهیدان خالقی پور سوالات مستمر برخی افرادکه چرا آرامش و نه افسوس دربیان و سیمایش موج می زند را اینگونه پاسخ داد گاهی اوقات می گویند شما حتما فرزندانتان را دوست نداشتید که چنین آرامشی در شما مملو است اما هیچ مادری نیست که عشق به فرزند نداشته باشد واقعیت آنست مسائلی است که مافوق دوست داشتن است و باور آن برای هرکسی را حت نیست، حاج آقا در اسلام آباد غرب و بچه ها در شلمچه درگیرودار جنگ بودند و اگرچه شهادت رسول فرزند بزرگم در عملیات خیبر مقارن با شب عید قربان بود اما رسول و علیرضا نیز باهم در عملیات مرصاد شهید شدند، به آقای احمدزاده مجری تلویزیون به عنوان یکی از این سوال کنندگان گفتم هرچند ما اعتقادات خاصی داریم که برایمان ارزشمند است اما حضرت زهرا و زینب (سلام الله علیها ) در این راه مهمترین الگو برایمان قلمداد می شوند به ایشان گفتم از نظر شما حضرت زینب پسران خود را دوست نداشت که اجازه نبرد در جنگ نا برابر دشمن به آنان داد، یادم می آید روزی شهید اهل قلم آوینی در مسیر اعزام رزمندگان را دیدم که از من پرسید شما که فرزند بزرگتان شهید شده و همسر و فرزند دومتان نیز در منطقه است اینچا چه می کنید با شوخی پاسخ دادم با موضوعاتی که عنوان کردید باید آدرس ما را نیز بدانید پس چرا می پرسید، در ادامه به ایشان گفتم آمدم پسر کوچک ترم علیرضا را راهی کنم پاسخم توام شد با سوال دیگری از سوی ایشان در خصوص سن و سال علیرضا و فرزند دیگرم، گفتم علیرضا 15 سال دارد و امیر نیز 2 ساله است شهید اهل قلم آوینی از امیر به عنوان مرد منزل یاد کردند و ادامه دادند آیا ناراحت نیستید گفتم چرا، ناراحتم که چرا پسر کم دارم کاش به تعداد موی سرم پسر داشتم تا دراین راه پرهدف هدیه می کردم
حالا هدف وقتی خدا باشد برای ما شهادت این فرزندان مثل سه قطر از این اقیانوس بزرگ شهادت است من ناراحت بودم که چرا پسر کم دارم و گفتم وقتی انسان هدفی را دنبال کند، اولاد و مال و منال ارزشی ندارد پاسخ دادم اکثر افرادی که شهید شدند جوان بودند یعنی مادران آنها فرزندانشان را دوست نداشتند
وقتی وصیت این جوانان این می شود که از مال دنیا هیچ نداریم و اگر خواسته ای دارید به پدران و مادرانمان مراجعه کنید یعنی آنها جز جوانی چیزی نداشتند اما همین یک چیز را که گران بهاترین نعمت الهی است هدیه کردند
اما به راستی این سوال را باید پرسید ما درمقابل این هدیه چه کردیم من مفتخرم به مشوق بودن فرزندانم در دفاع از ارزشهای اسلامی مگر می شد وقتی دشمن به مقابل منزل ما رسیده پسرانم را نگه دارم و بگویم اول همسایه پیش قدم شود، غیرت مردان ما اجازه نمی داد که دشمن چادر از سر ما بردارد و برهمین اساس بود که جوانان در جنگ، دفاع از ارزشها را به تصویر کشیدند.
اما جنس این صحبتها اگر با سردی احساس مادرانه نیز توجیه پذیر نباشد از جنس حمایت دولت و برخورداری از تسهیلات نیز نیست چراکه با توجه به جانبازی پدر و شهادت سه فرزند دریافت تسهیلاتی همچون حقوق 6 میلیون تومانی و اعتبار بلاعوض 300 میلیونی خرید خانه می توانست آسایش و رفاه بیشتری را برای این خانواده به ارمغان آورد اما امروز نه تنهاخود داری خانواده از دریافت کوچکترین تسهیلات که عدم پذیرش نامگذاری کوچه به نام این شهیدان و حضور فعالانه در برنامه های عام المنفعه از موضوعاتی است که به راحتی نمی توان از کنار آن گذشت و شاید در این میان بیان یک رویداد بیش از هرچیز بتواند توجیه گر این همه تواضع و دیگری را بر خود مقدم دانستن باشد یادم می آید روزی که حضرت آقا(مدظله العالی) به دیدار این خانواده آمده بودند به حاج آقا گفتند شما که سه جوان تقدیم نظام کردید درخواستی کنید، پدر شهیدان خالقی پور پس از کمی تامل بالاترین درخواست خود را تعویض چراغ برق خیابان دانستند و درخواست کردند از اداره برق بخواهید این چراغ برق را که تردد مردم را با مشکل مواجه ساخته نعمیر کند تصور کنید شخصی علیرغم پیشهاد رهبرچشم خود را به روی همه چیز ببندد و تقاضای شخصی نکند نمی دانم اما حتما به دلیل این موضوعات بوده که هرکس به منزل این افراد می آید به لحاظ احساسی کم می آورد، این جمله را باید گفت این خانواده اقیانوسی از لطف و بزرگی اند.


الهه راستگو-عضو شورای اسلامی شهر تهران و رئیس ستاد توان افزایی و حمایت از فعالیت سازمان های مردم نهاد شهر تهران


 

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: