شهرفروشی نکنیم
شهرفروشی نکنیم
«خانه گفتمان» شهر یکی از جاهایی است که برپایه دلبستگیها و آگاهیهای شهروندی برخی مدیران سابق وزارت مسکن و شهرسازی برپا شد و خوشبختانه همچنان به فعالیت مشغول است. در این خانه گفتوگوهای شهری و نشستها و هماندیشیهای شهری و شهروندی برگزار میشود که موضوع یکی از این نشستها که هفته گذشته برپا شد همکاریهای شهروندان در توسعه شهری آنهم با مقایسه میان دو شهر توکیو و تهران بود. گزارش ارائه شده در توکیو گویای آن بود که با قانونگذاری دقیق، در راستای رضایت و همکاری شهروندان، در پروژههای شهری و سختگیریهای قانونی و حقوقی روند انجام طرحهای بازآفرینی شهری و بازسازی بافت فرسوده، گاهی تا چهارده سال به درازا کشیده ولی در نهایت با اقناع و همراهسازی جامعه محله و با استقرار 90 درصد جامعه محلی در بافت نوسازیشده صورت پذیرفته است. تفاوتی که میان چگونگی انجام طرح های شهری، بازخوردهای مدیران شهری و شهروندان توکیو و تهران آشکار است، بیش از همه به اهمیت هویت محلهای، وابستگی/دلبستگی به بافت اجتماعی و کالبدی محله/منطقه شهری و پیوندهای دیرین میان شهروند و تاریخ شهری خود بازمیگردد. مدیریت شهری توکیو بدون تایید جامعه شهروندی به شرکتی اجازه تخریب و ساخت نمیدهد و نقشه ساختار نو را گامبهگام و منوط به همرایی بیش از نود درصد جامعه پیش میبرد. این در حالی است که در تجربه توسعه شهری تهران، مردم محله اصولا پس از سر برکشیدن یک سازه شگفتانگیز یا با صدای غرش ماشینهای بزرگ و اهرمهای غولپیکر، یا فیشهای عوارض تازه پی میبرند که چیزی رخ داده است! حق و مسولیت مردم جور دیگری فهمیده و به کار برده میشود و این تفاوت برخواسته از زیرساخت کالبدی یا سرمایه مالی متفاوتی نیست؛ این تفاوت به رویکرد و بازخورد مدیر/شهروند به خویش و تعریف شهر و مساله شهر بازمیگردد. آیا متخصص بودن و مدیرشدن میتواند به ما برتری بدهد که از حق مردم برای دانستن آنچه رخ می دهد و یا از آنچه حق آنها برای پذیرش یا رد طرحها و یا برای ایدهپردازی و نقشآفرینیشان چشمپوشی کنیم و با «متخصص» دانستن فقط خود دربارهی مسالههای مانند تغییر طرح ترافیک یا پولیکردن تونلها و بزرگراههای شهری (که سالها پیش برپایه مدل اقتصادی دیگری ساخته شدهاند) تصمیم بگیریم و اقناع، نقش و نظر مردم نادیده گرفته شود؟! رای مردم یا انتصاب مدیران به معنای قدرت مطلقه نیست وگرنه مردمسالاری زمینهساز خودکامگی میشود. واگویهای از زبان مسعود خوانساری رییس اتاق بازرگانی تهران در مراسم نشان کارآفرینی امینالضرب، ضرورت توجه به سرمایه و آمادگی نهادهای مردمی، صنفی و غیردولتی و توجه به تاریخ، ازجمله نقش تجار در مشروطه، برای گذار از دشواریها و تحقق مردمسالاری، در همین راستاست. درخواست کنشگران مدنی و اقتصادی برای ایفای نقش، گویای ظرفیت هایی است که مدیران دانسته یا نادانسته، با برطبل «ما مستقریم، متخصصتریم پس بیشتر حق داریم»کوبیدن، نادیده میگیرند، چالش میآفرینند و خود را پاسخگوی کسی هم نمیدانند. شهرفروشی فقط تراکمفروشی و ساختوساز بیرویه نیست؛ شهرفروشی یعنی ازمیانبردن حق مردم به شهر، ازمیانبردن فضاهای عمومی به بهانه تامین هزینه، شهرفروشی یعنی پولیکردن تجربه عمومی شهر، بوستانها، راهها، گذرگاهها....در هیچ شکل و با هیچ توجیهی، شهرفروشی نکنیم