• ٢٠ دی ١٣٩٧-
  • دسته بندی : اخبار
  • شماره خبر : ١٤١٣٦
امیر کبیر و ایران ؛توسعه یا اصلاحگری

امیر کبیر و ایران ؛توسعه یا اصلاحگری

 


امروز مصادف است با شهادت یکی از بزرگترین رجال دوره قاجار و ایران که در تاریخ این سرزمین همواره ارجمند بوده  و جایگاهی بلند را به خود اختصاص داده است.صدر اعظم ناصر الدین شاه قاجار که شاگرد قائم مقام فراهانی بود به سبب برخورداری از ویژگی های برجسته و متمایز شخصیتی اش در تاریخ دولت ها و حکومت های ایران خوش درخشید.صدر اعظم زیرک  و گشاده روی که نیرنگ ها و دسیسه های بدخواهان و بدسگالان او را از تلاش و کوشش برای اعتلا و آبادانی ایران دلسرد و مایوس نمی کرد در چنین روزی در کاشان با تیغ عداوت و کینه ها و تنگ نظری خناسانی که وجود و اقدامات او را برای منافع و موجودیت خود خطرناک می دانستند برای همیشه در تاریخ ماندگار شد.اقدامات امیر کبیر برای پیشرفت ایران به گونه ای بود که حسادت و دشمنی ها را بر علیه او برانگیخت و در نهایت او که به صورت همزمان با بیمسارک صدراعظم دولت پروس آلمان ،ایران را وارد عصر نوسازی و توسعه کرده بود سرنوشتی غیر از بیسمارک و ایران فرجامی غیر از آلمان را تجربه کرد.واقعیت این است که سرگذشت امیر کبیر و اهداف اصلاحی و ضد استعماری او به عنوان یک مرد سیاسی کارآمد ،مسلمانی متشرع و مصلحی دینی و همچنین نقش استکبار خارجی و استبداد داخلی در شهادت وی نیازمند مطالعه و بررسی جدی است.در جامعه آن روزهای ایران ،که آشوب و بلوا و بی نظمی ،قانون حاکم بود او توانست با ایجاد نظم چنان شرایطی را برقرار کند که کمتر ظالمی قادر بود بر درماندگان دست تعدی دراز کند یا در اقدامی انقلابی برای اداره کشور حقوق بسیاری از درباریان و وابستگان آنها را قطع کرد و مانند استاد خود قائم مقام حتی برای شاه هم پول توجیبی مقرر کرده بود.از دیگر اقدامات این مرد کهن که منشا اقدامات مهم و تاریخی در مقاطع بعدی ایران هم بود تاسیس مدرسه دارالفنون و راه اندازی روزنامه وقایع اتفاقیه بود که در کنار اقداماتی مانند ایجاد کارخانه و به طور کلی صنعت توانست در مقطی کوتاه ایران را وارد فرایند و عصری نماید که اگر نبود کوته فکری ها و دشمنی های بدخواهان فاسد شاید این روزها در تمامی حوزه ها  جامعه ما شرایط دگر گونه ای را تجربه می کرد‌.واقعیت این است که امیر کبیر معمار و بنیانگذار اصلاحات حکومتی است،او شخصیتی ضد فساد داشت که در کُنه وجود و اعتقاد خود افکار و آرزوهای بلندی را برای ایران در سر می پروراند.حاکمی نواندیش و جسور بود که اصلاحگری و قاطعیت را با تحکم پیش می برد و شاید اگر این تحکم با تحمل بیشتری همراه می شد شرایط بهتری برای خدمت به ایران برای او فراهم می شد.به رغم خدمات شایان ،ارزشمند و ستودنی که امیر به ایران کرد اما مسئله مهمی که متاسفانه در تاریخ و فرهنگ کشور ما وجود دارد نبودن نگاهی همه جانبه ،فارغ از تعصب و عاری از یکجانبه نگری است که موجب شده در تفسیر و تحلیل و تببین شرایط تاریخی و فهم درست از گسست یا پیوست فرایندی اتفاقات دچار نوعی نگاه صفر و صدی به تاریخ شویم و شاید همین گزاره تاریخی در مورد امیر کبیر هم صادق باشد.شاید اگر اقدامات اصلاحی امیر و رویکرد او برای فعالیت های اصلاح گرانه اش با شیب کمتر و تامل بیشتر و گفتگوی کارامد تر با نیروهای مخالف خود همراه می شد همانگونه که اشاره شد حتی ایران امروز هم شرایط متفاوت تری تجربه می کرد.از متن داستان امیر و اصلاحات او دو نکته را می توان به روشنی دید و رهیافت ها و دریافت ها را بر مبنای آن استوار کرداگر  توسعه و پیشرفت می خواهد پایدار باشد و تداوم  آن به بهبود زندگی و امنیت و رفاه جامعه و البته استقلال و قدرتمندی کشور منجر شود نیازمند رویکردی است که کانون و دال مرکزی آن توسعه افقی جامعه است .به عبارتی توسعه آمرانه و از بالا به پایین علاوه بر  ضعیف کردن حلقه گفتگوی جامعه و حاکمیت که کمترین نتیجه آن گسترش بی اعتمادی میان حاکمیت و جامعه است مفهوم توسعه را از حمایت جریان های اجتماعی محروم می کند.طبیعتا در بحث توسعه و رفاه جامعه ایران در دالان تاریخ و در پیج و خم های تحول و تکامل رویداد ها و ساختار ها سرمایه هایی  ارزشمند وجود دارد که خوانش درست و قرائت صواب و بدور از تعصب از آنها می تواند در مسیر توسعه و نوسازی اجتماعی و اقتصادی یاری گر باشد.

منبع: همشهری

 

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: