در عصر بالندگی انقلاب

در عصر بالندگی انقلاب

در بهمن 1357، تحقق انقلاب اسلامی ایران و فرو ریختن هیمنه ی پوشالی رژیم شاه، انگشت حیرت جهانیان خصوصا ‏استکبار جهانی را به دهان برد. در ورای تمطراق های توسعه ای شاه و بزرگ نمایی های رسانه ای، کالبد تهی و سستی وجود ‏داشت که از منظر جهانیان به دور مانده بود. رشد نامتوازن و صرف دلار های باد آورده ی نفتی، بکار گیری نیروهای ‏مستشاری غربی در تعداد زیاد، صرف بودجه هنگفت نظامی، باعث گسترش و دامن گیری اعتراضات در تمام سطوح جامعه ‏گردید. رژیم پهلوی دوم با سیاست های غلط و خودرایی و تبدیل کانون سیاستگذاری کشور بر محور افکار و خواسته های خود، ‏اقدام به افزایش فاصله ی طبقاتی، ایجاد فقر، بیکاری، مصرف زدگی و وابستگی صرف کشور به درآمد های نفتی کرده بود. در ‏دهه 50، درآمد های نفتی به عاملی تبدیل گردید که رژیم شاه، با دنبال کردن آمریکایی سازی کشور، ارزش های فرهنگی جامعه ‏را زیر پا بگذارد، تا در راستای کم رنگ کردن باورهای مذهبی به ترویج و رویش نحله های انحرافی یاری رساند. بی توجهی ‏به رای و نظر مردم، به حاشیه راندن روحانیون و مرجعیت، ایجاد زیر ساخت های فساد آمیز و عدم تلاش برای کنترل فساد و ‏‏... تنها برخی از دلایلی بود که کاسه ی صبر مردم از رژیم شاه، را سرریز می کرد. به خواست خدا حضور پایدار، مستمر و ‏آگاهی بخش حضرت امام(ره)، چارچوب و مسیر درست و انسجام لازم را برای ساماندهی و هدفمند کردن اعتراضات شکل ‏داد. با فرامین امام در سخنرانی ها و اعلامیه ها، مرکزیت اعتراضات از فرقه ها و گروهای سیاسی ناچیز (اعم از منافقین، ‏حزب توده و ...)، به سمت مرجعیت و نهاد روحانیت تغییر جهت پیدا کرد.رهبری پر برکت امام(ره) و حضور همه جانبه ‏ی مردم عاملی شد تا در سپهر تاریخ جهان، تحقق انقلابی را به نظاره بنشینیم که اسلامی، غایت گرا، جهانشمول و آرمانگرا ‏بود. انقلابی که توانستند علاوه بر محیط داخلی عرصه روابط بین الملل و معادلات سیاسی جهان را به تغییر جدی وادار سازد ‏بدون این که به محل مصادره ی نبرد میان کمونیسم و کاپیتالیسم تبدیل گردد. بستر شناسی مفهومی انقلاب اسلامی مشخص می ‏سازد که محور خواسته های مردم و عمق جهان بینی معمار انقلاب٬ ترویج اخلاق و آداب اسلامی و انسان سازی در جهت غلبه ‏بر نفسانیات است. با این بنیان، ساخت نظام سیاسی بر محور خدا باوری، عدالت جویی و مردم داری قرار گرفت .در ‏چنین نظام فکری اولویت اول با تشکیل حکومت اسلامی بعنوان الگویی جامع و کامل است که هم از آسیب های دموکراسی های ‏غربی رها یافته و هم مطابق با نیاز های روز جامعه باشد و هم این که با فرامین الهی و شرعی تداخلی نداشته باشد و از بایسته ‏های آن نیز بهره ببرد. تا آن زمان نظام های سیاسی غرب، هیچ گونه جایگزینی در برابر نوع حکومت خود مشاهده نمی کردند ‏و در نظامات اندیشه ای جهان نیز قابلیت گفتمان سازی برای تشکیل حکومت را نیز قابل تصور نمی دانستند. لذا با وقوع انقلاب ‏اسلامی و تلاش ها و مجاهدت های آیات عظام آیت الله طالقانی(ره)، شهیدان مطهری و بهشتی و رهنمود های خردمندانه حضرت امام(ره)، الگویی ‏از مردم سالاری شکل گرفت که اساس آن را باور های دینی و عقیدتی شکل می داد. به طور قطع، شکل گیری این ساخت جدید ‏حکومت بعنوان یک رقیب جدی و داعیه دار، به مذاق سردمداران غربی خوش نیامد؛ لذا با دسیسه چینی و تفرقه اندازی تلاش ‏داشتند تا در ابتدا انقلاب را از مسیر آرمان ها و آمال های آن دور کنند و به نوعی در آن انحراف ایجاد کنند. زمانی که با تدابیر ‏حضرت امام(ره) در اختلاف افکنی و ایجاد تشدد، به دشواری افتادند با تحریک منافقین کوردل شروع به ترور و بسط احساس ‏ناامنی در جامعه کردند تا به تدریج نظام دچار ناکارآمدی شده و اجماع مردم از آن بر داشته شود؛ ولی غافل از این بودند که خون ‏شهدای انقلاب نهال نوپای جمهوری اسلامی را آبیاری نموده است و مردم بعنوان صاحبان اصلی انقلاب٬حاضرند تا آخرین قطره ی خون خود باز هم در ‏راه آرمان های اسلامی ایستادگی کنند. لذا با جاسوسی، نقشه کشی، تحریم و تحریک صدام بعثی مقدمات جنگ هشت ساله ای را ‏فراهم کردند که بیش از ده تریلیون دلار به کشور خسارت وارد کرد و چند صد هزار نفر از جوانان ما را به شهادت رساند ‏ولی مردم سختی ها و دشواری های جنگ را پذیرفتند و با صلابت وصف ناشدنی، رو به سوی بازسازی کشور و پاک کردن ‏چهره فقر و جنگ از شهر ها کردند.‏ بعد از هشت سال جنگ تحمیلی٬ به بهانه های واهی٬ بنا را بر تحریم های گسترده و فزاینده گذاشتند تا الگوی سیاسی جمهوری اسلامی را در اداره جامعه و رفع نیاز های ضروری٬ ناکارآمد جلوه دهند و هر گونه تلاش و حرکتی را در تقویت بنیه های اقتصادی و نظامی را با ایجاد موج ایران هراسی در چشم جهانیان منفی جلوه دهند٬ مگر اجماعی در سطح بین الملل بر ضد ایران شکل بگیرد. خوشبختانه درایت٬ شجاعت و آگاهی رهبر عزیزمان و هوشمندی و در صحنه  بودن مردم و انسجام مسئولان و پرهیز از چند دسته گی٬ کار را به جایی رساند که امروز در همه دنیا این اذعان وجود دارد که در همه ی این سال های گذشته حق با جمهوری اسلامی بوده است. امروز مردم کشور های دنیا فهمیده اند که رژیم های غربی خصوصا آمریکا و انگلیس نه خیرخواه هیچ مظلومی بوده اند و نه در راستای تقویت صلح جهانی تلاشی صورت داده اند. نگاهی به تحولات جهان معاصر نشان می دهد که رویکرد های حقوق بشری آمریکا صرفا مدعایی برای پنهان کردن اهداف استعماری و استثماری آنها بوده است. امروز ترامپ در آمریکا همه ی انگیزه های واقعی نژاد پرستان و زور گویان آنها را به دنیا نشان میدهد. در آنسوتر نیز استعمار انگلیس با فروش انبارهای دپو شده تسحیلات کهنه و فرسوده خود به عربستان و دیگر کشور های عربی٬ صرفا به دلار های باد آورده نفتی فکر‌می کند که میتواند با ریختن خون مردم یمن٬ سوریه و عراق بدست اورد. سخن ماندگار حضرت امام(ره) که فرمودند «... غرب با تمام برنامه در مقابل شما هستند... با بصیرت و چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و یک لحظه از آنها و نقشه‌های آنان غافل نشوید و همواره برنامه‌های مقابله با آنها را در دستور کار خود داشته باشید.» دقیقا معطوف به این نگاه است که استعمار تا زمانی که سر پاست همه ی تلاش خود را برای زمین زدن انقلاب اسلامی و از بین بردن بنیان های آن٬ انجام‌ خواهد داد. لذا ضروری است که برای بالندگی انقلاب اسلامی:

یک- در مقام یک مسئول تلاش کنیم تا با كارامدی و تخصص خود به دنیا اثبات کنیم که نظام فکری جمهوری اسلامی مترقی٬ رشد یافته و ارزش محور است. در چنین نظامی صرف توجه به نیاز های مادی٬ محل توجه نیست بلکه معنویت و توجه به ارزش الهی در وحله اول رشد هرجامعه ای قرار دارد اگر توسعه جامعه مبتنی بر رشد فضایل اخلاقی باشد توسعه و رشد واقعی اتفاق افتاده است. لذا در این خصوص٬ یک مسئول متخصص و کارآمد باید مبنا را بر تفکر انقلابی و ارزشی دراندیشه وعمل قرار دهد. از این منظر الگوی مدیریت جهادی بهترین مدل کار در جهت تحقق ارمانهای انقلاب درهمه ابعاد است٬ این الگو همه ی ابعاد مادی و معنوی پیشرفت را مورد نظر قرار داده است.
دو- در مقام یک شهروند جامعه اسلامی٬ تلاش کنیم که مسئولیت پذیر باشیم و در برابر اتهامات و شایعه پراکنی های غربی ها و عناصر خود فروخته ی آنها با بصیرت و آگاهی عمل کنیم. به قول مقام معظم رهبری آنها همواره تلاش میکنند که تا نقاط قوت جمهوری اسلامی کوچک و نقاط ضعف آن بسیار بزرگ در چشم مان جلوه کند. این سیاست با پشتوانه ایجاد تحریم٬ فشار و تهدید تلاش دارد که نظام٬ناکارآمد جلوه کند و مردم از پشتیبانی و حمایت آن رویگردان شوند تا بتوانند ضربه بزنند.

سه- درست است که غربی ها همواره تلاش دارند که مشکلات و گرفتاری هایی در کشور ایجاد کنند ولی عمده آسیبی که ما دیده ایم مربوط به ضربه هایی است که از درون خود خورده ایم. تفرقه٬ سیاسی کاری٬ منفعت طلبی٬ فساد٬ مقطعی کار کردن٬ بی توجهی به رای و خرد جمعی٬ بی توجهی به خواسته های مردم و... عامل مهمی در شکست گفتمان انقلاب اسلامی به حساب می اید. لذا انتظاری که از همه ی مسئولان است که به حرمت خون شهدا هم که شده٬ برای خدمت به مردم و جامعه صادقانه و خالصانه کار کنند و صرفا بدنبال منافع و خواسته های بی مقدار و بی اهمیت خود نباشند که دود آن به چشم جامعه خواهد رفت.

ان شالله که نظام جمهوری اسلامی بعنوان یک الگوی‌مترقی ارزش مدار و خدا محور با رویکرد مردم سالاری دینی٬ جایگزینی برای نظامات منسوخ شده و اومانیستی غربی باشد تا انسان امروزی که اسیر توسعه و سلطه تکنولوژی شده است راهی برای رهایی بدست آورد.