زهرا شمس احسان؛
نقش خانواده در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی

تبارشناسی مفهوم خانواده در دورههای تاریخی متفاوت، حکایت از آن دارد که خانواده در سیر طبیعی خود، کارکردهای متنوعی داشته است. در دوران باستان خانواده بهمثابه واحد اجتماعی اولیه، دارای کارکرد اقتصادی عمیقی بوده و اعضا با همکاری در کشاورزی، دامداری و ... در تلاش برای تأمین نیازهای اولیه خود بودند. دوران میانه و با ظهور سیستم نظامهای فئودالی، کارکرد سیاسی نیز به خانواده اضافه شد تا اینکه در دوران معاصر، به اقتضای هژمونی سرمایهداری در جوامع مختلف، خانواده بهصورت تدریجی کارکردهای متکثر خود را به اعضایش تفویض کرد و واحد اجتماعی از خانواده به فرد تقلیل یافت.
این دگردیسی هستیشناسانه در مفهوم خانواده، تغییرات عمدهای را در تعاملات اجتماعی، نظامهای فکری و حتی اقتصاد بازار مترتب کرد که به تعاقب آن در یک کشاکش همیشگی، مفهوم "خانواده" به کرّات دستخوش تغییرات ماهوی و کارکردی شد و این قاعده کموبیش در تمامی جوامع نمود پیدا کرد. نکتهای که در این تطوّر تاریخی مفهوم خانواده قابلتوجه میباشد، این است که نظامهای شرقی به سبب پیشینههای فرهنگی و اعتقاد به اصالت خانواده، با چنگودندان نهاد اجتماعیِ خانواده را حفظ کردند و حتی اندیشه آن را در سر دارند که در عصر پستمدرنیسم نیز با اشکال جدید خانواده (خانواده تک والد، غیررسمی، بین فرهنگی و ...) مواجهة صحیحی داشته باشند و تلاش کنند که آن را به اصالت خود پایبند سازند.
با تمام این تفاسیر، جامعة ایرانی بهموجب سابقة تاریخی و مذهبی، کماکان خانواده را مقید به کارکردهای ماهوی خود میداند و در حافظة جمعی ایرانیان، هنوز خانواده به همان شکل مرسوم خود ظهور و بروز دارد که البته این به معنای غفلت از سر برآوردن اشکال جدید از خانواده در جامعه نیست؛ بلکه صرفاً قرائت قاطبة هموطنان ما از این مفهوم است. خوانش اسلامی و انقلابی مفهوم خانواده و تحکیم ابن بنیان انسانساز، یکی از جلوههای بارز اهمیت آن است که چه در گفتمان کلان حاکمیتی و چه در رویههای عملیاتی قابل مشاهده است. عطف به بیانات رهبری، کانون خانواده در غرب از بین رفته است و هستة تشکیل و مدیریت خانواده در نگاه اسلام در تضاد با غرب تعریف میشود، لذا کانون خانواده در این نگاه، نقش جلوگیری در برای اغتشاش و بیقاعدگی دارد و سلامت جامعه در گرو تشکیل بهنجار و مدیریت ضابطهمند آن است.
از این رو، باید توجه داشت که با متر و معیار غربی به خانواده ایرانی نپرداخته و اجازه داده نشود که ضدارزشها، نهاد مهم خانواده را مورد تهدید قرار دهد. خانواده در نگاه حاکمیتی، همه چیز است! یک سازة انسانیِ پرورنده که میتواند هویتسازی کند، جهتدهی نماید و هدفمند باشد. با از دست رفتن این قاعدة مفروض و خارجشدن خانواده از مرکز توجهات تقنینی و تصمیمگیری، بایست نگاهها به "فرد" باشد که این مغایر با آموزههای دینی و انقلاب اسلامی است.
وقت آن است که متولیان امور اجتماعی در تمامی سطوح، یکبار دیگر خوانش ایرانیاسلامی مفهوم خانواده را مرور کنند و با چشمان باز و بدون سوگیری، واقعیتهای ناظر به این نهاد اجتماعی مهم را رصد کنند و به سببشناسی کاهش ازدواج و افزایش طلاق، کاهش تعداد فرزندان، ظهور اشکال جدید خانواده، کاهش تعاملات خانوادگی و ... بپردازند و راه برونرفت از این ایستایی عملیاتی در مواجهه با مفهوم خانواده را پیدا کنند. بعید نیست که خانواده، بهعنوان پایگاهی که در دوران سختی همچون دفاع مقدس، به سنگر ایستادگی و مقاومت تبدیل شده بود، در اثر فقدان شناخت علمی و دقیق و عدم سیاستگذاری مطلوب، نقش بالعکسی به خود گرفته و علیهِ ارزشهایی که تا پای جان برای آن جنگیده بود، برخیزد. امید است که به پاسداشت بیست و سوم تیرماه، روز ملی خانواده، یکبار دیگر به اهمیت خانواده آگاه شویم و هموغم خود را در تمامی ابعاد، صرف مراقبت از این میراث گرانبهای تاریخی خود بنماییم.