• ٥ فروردين ١٣٩٧-
  • دسته بندی : اخبار
  • شماره خبر : ٨٤٧٨
تا باد چنین باد، نوروز گرامی باد

تا باد چنین باد، نوروز گرامی باد

تکه های ابر که پراکنده اند، جا به جای شهر بر خاک باریده‌اند. با هر شکوه بامداد، از نو گیاه بیدار می‌شود و هر نسیم، درودی سرشارِ تابش خورشید پر امید است.
امید به روزگار نو برای سرزمینی که مردمانش خسته از رنج‌ها، تاراج‌ها، پلشتی‌ها و بازدارنده‌های گوناگون هستند، با بهار پیوند خورده است.
بهاری که برایش سفره می‌گستریم و به پیشوازش خانه‌تکانی می‌کنیم تا جان‌مان به برکتش تازه شود و بر تیرگی و پلیدی و دشواری‌ها چیره شویم.
سفره‌های آیینی‌مان را رنگ‌رنگ می‌آراییم. برای شادباش نوروز دانه‌های روینده را سبز می‌کنیم و غبار می‌زداییم.
از میان همه‌ی جشن‌های نیاکان‌مان، که همگی در پیوند با زمان و زمین، باد و آب و خاک و آتش، در ستایش آفریننده و به پاسداشت آفرینش بوده‌اند، امروز برایمان جشن نوروز است که هنوز پابرجاست. با وجود دریغ بر کم‌فروغ شدن آیین‌های مهربانانه‌ی پارسی، باید برای نگهداشت جشن نوروز هم بیش از گذشته هشیار باشیم.
در دهه‌های گوناگون تاریخ کهن سرزمین‌مان، فرمان‌رواهایی بر ایران چیره بودند که برای نوروززدایی، از‌میان بردن جشن‌ها و ارزش‌های دیرین، و به‌فراموشی سپردن انگاره‌ها و کنش‌های گروهی و مردمی و باستانی‌مان، از هیچ کاری فروگذار نکردند. با این‌همه نوروز و جشن بهاران پابرجا ماند چون خانواده و شبکه‌های پویای خویشاوندی نوروز را در خانه و کوی و برزن زنده‌نگاه داشتند.
کاسته شدن از جمعیت روستایی، دگرگون شدن شهرهای کوچک به شهرستان، دگرگونی ساختار کلانشهرها، از یک‌سو و از سوی دیگر دگرگونی خانواده گسترده و خوشه‌های پرشاخه‌ی خویشاوندی به خانواده هسته‌ای و تُنُک شدن خوشه‌‌های نسبی و سببی، و کاهش میانگین فراوانی اعضای خانواده ایرانی بر چگونگی نکوداشت و برگزاری آیین‌ها اثرگذار است.
امروزه در کلانشهرها نوشدن سال بر سفره‌ی فامیلی بزرگ و گسترده کم‌یاب است، بسیاری از شهروندان کلانشهرها نوروز را در سفر می‌گذرانند و دیدوبازدید نوروزی رونق گذشته را کمتر دارد.
از این‌رو جامعه‌پذیری کودکان و نوجوان برای شناخت و نکوداشت جشن‌های اسفندماه و جشن بزرگ نوروز دچار کاستی تدریجی است. از نوروز بیش‌تر تعطیلی دوهفته‌ای اش برجا‌مانده و آن را نگه‌داشته است و شماری از جوانان از چگونگی کنش‌های آیینی جشن نوروز ناآگاه هستند. هم‌چنین شتاب دگرگونی‌های اجتماعی به دشواری نهادینه‌شدن ارزش‌ها و باورها، آیین‌ها و نقش‌های کهن انجامیده است.
از سوی دیگر بالارفتن هزینه‌ی زندگی در شهرها، نابسندگی درآمد بسیاری از خانواده‌های طبقه متوسط و تهی‌دستان، و فشار شرایط اقتصادی این سال‌ها، مردم را برای برگزاری جشن بزرگ نوروز دچار گیروگره کرده‌است.
دشواری‌های مالی و ناهماهنگی درآمد-هزینه‌ی خانوارها به دوری‌گزینی از یکدیگر و ترس از ناتوانی در پرداخت هزینه‌های برپایی مهمانی و دورهمی‌های خرد و کلان می‌انجامد. سفره‌هایی کوچک در گوشه‌ها و خانه‌هایی خلوت و دوری‌گزینی از رفت‌وآمدهای خویشاوندی، گذشته از پیامدهای منفی بر پیوندهای بزرگسالان، به کاستی و مساله در فرایند جامعه‌پذیری و درونی‌کردن باورها، ارزش‌ها، نقش‌ها و کنش‌های اجتماعی کودکان و نوجوانان می‌انجامد. پیامد این کاستی افزایش گسست اجتماعی میان نسل نو با پیشینه‌ی فرهنگی خود، گسست میان کودک و نوجوان با بزرگسالان و سالمندان هم خواهد بود.
در بازه‌های تاریخی دشوار ایران، این خود مردم بوده‌اند که برای دشواری‌ها چاره‌جویی کردند و چه بسیار نوروزها که مردم با هم‌یاری روزگار تازه‌ای رقم زدند.
امسال با دشواری و فشار اقتصادی برای بسیاری از مردم ایران به پایان می‌رسد. کلانشهرها درگیر حاشیه‌های پرچالش و مدیران شهری درگیر کمبودهای درآمدی و بدهی‌های گذشته‌اند.
کاهش توان اقتصادی و افزایش حاشیه‌نشینان، دست‌خالی ماندن برخی بخش‌های کارگری و کمبود درآمدهای روستاییان همه واقعیت امسال جامعه ایرانی هستند.
با این همه، نسیم نوروز و باران بهار و جوانه‌های سرشاخه‌ها نویدبخش هنگام جشن نوروز است.
جشن بزرگ نوروز ، در پی کم‌کاری و پی‌جویی نکردن دولت در دهه‌های گذشته، میراث فرهنگی کشورهای همسایه، که روزگاری هم‌پیکر ایران بودند، ثبت شده است.
با این‌همه می‌توان از این سرمایه‌ی فرهنگی نیاکان برای مهرگستری و مهربانی میان مردم سرزمین و هم مردمان سرزمین‌های هم‌پیوند و خویشاوند بهره‌گرفت.
می‌توان به پایکوبی و دست‌افشانی برای بهار، از خانواده‌های کم‌توان و کهنسالان برای خانه‌تکانی احوال‌پرسی کرد و به برپاکردن سفره نوروز در خانه شان شتافت.
می‌توان جشن باستانی دیرین را با ساده‌تر ولی درکنارهم‌آوردن خرد و کلان، تهی‌دست و پرتوان، سالمند و کودک بر سر سفره‌هایی به روشنای مهر و با برکت هفت سین پارسی زنده نگاه داشت.
می‌توان امسال در یک پویش سراسری از خریدن و برتن کردن تن‌پوش و پای‌پوش نو خودداری کرد و پول آن را برای بخش‌های کم‌توان جامعه سفره و جامه‌ی نو هزینه کرد. آیین‌های جشن بزرگ نوروز سرمایه و گنج بی‌مانند ما است. به پی‌جویی دلشکستگان خواهیم شتافت، و شانه‌به‌شانه‌ی یکدیگر برای بازآفرینی خانه و محله و میهن پرامید تلاش خواهیم کرد.
روزگاری نو را می‌توان با هم ساخت و روشنای امید را در خانه خانه‌ی ایران‌زمین پرفروغ برافروخت. تا باد چنین باد، نوروز گرامی باد.

یادداشتی از الهام فخاری رییس شورای اسلامی استان تهران در مجله بارثاوا ( ماهنامه تیاتر سینما و ادبیات)

 

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: