آقای رئیسجمهور! با مردم سخن بگویید
آقای رئیسجمهور! با مردم سخن بگویید
اکنون زمانی است که منتخب مردم باید رو به مردم، سخن بگوید. از نقشههایی که میتواند داشتهها، راه پیمودهشده از سوی مردم و آیندهای را که با قدرت و حضور مردم پیشرو است، از میان ببرد.
ادبیات کسانی مانند آقای نوبخت و کنایهها و اشارههای آقای آشنا، گفتوگو با مردم نیست و چشم و ابروی سیاسی آمدن برای کسانی است که مردم با آنها مواجهه مستقیمی ندارند.
آقای رئیسجمهور، سرمایه اجتماعی شما به بهایی درخور توجه و با همافزایی چهرههای برجسته سیاسی، فرهنگی، هنری، اجتماعی و اقتصادی و فراتر از فقط یک طیف سیاسی خاص، فراهم آمده است. این سرمایه اجتماعی که هنوز دیدن تصویرهای صفهای چندساعته رأی در انتخابات ۹۶ اشک شوق و امید به بهبود ایران به چشم میآورد، پشتوانه شماست.
سردرگریبان و ساکت نمانید، با مردم سخن بگویید، از نقشهای که برای شکست دولت و مردم در حال اجراست، به زبان ساده و مردمی در حد امکان بگویید و از همان مردمی که شما را رادمنشانه و کمهزینه به قدرت رساندند، کمک بخواهید. برای مبارزه با فساد ارزی به بگیروببند اکتفا نکنید، از مردم بخواهید تا آنچه باید، در این شرایط چالشانگیز انجام شود.
اگر رئیسجمهوری که با اعتماد دوباره مردم و تلاش گروههای بسیار متفاوت اجتماعی دولت تشکیل داد، همواره با سرمایه اجتماعی پشتیبان خود در پیوند نباشد، چه تفاوتی با دیگران خواهد داشت؟
اگر اطرافیان و مشاوران رئیسجمهور مشی و مرام گفتوگوی ساده و صریح با مردم را ندارند یا توان مشاوره صحیح را در شرایط بحرانی به رئیسجمهور ندارند، خود روحانی باید فعالتر در صحنه گفتوگوی صادقانه، شفاف و راهگشا با مردم حاضر باشد.
او نماد قدرت مردم است و باید با جامعه خود صادقانه و بهنگام گفتوگو کند و مردم را به آرامش، مداخله سازنده و همراهی فرابخواند.
رئیسجمهور باید با پشتوانه اجتماعی خود که به امید تدبیرش او را انتخاب کردند، گفتوگو و مردم را به رفتار درست ترغیب کند. البته پیشزمینه این همراهی مردم، اینبار آگاهکردن آنها از بخشی از آن مگوهاست.
مگوهایی که در کمتر از یک سال دارد او را از مردم دور میکند و در سکوت و ابهام ناگهان سرنوشتِ او را خواهد بلعید.
اینروزها زمان اطمینانبخشیهایی که نه مردم باور دارند و نه در توان کنونی رئیسجمهور تلقی میشود، نیست. مردم باور ندارند که «همهچیز آرومه» و انتظار قدرقدرتبودن از روحانی نداشته و ندارند، ولی میخواهند بدانند «شما را چه میشود».
حتی اگر ناتوانی یا کاستی یا خطای دولت وجود دارد، بهتر است صادقانه به مردم گفته شود.
در ابهام و تاریکی فقط ترس و بیاعتمادی افزایش مییابد.
اینروزها از تجربه کرهجنوبی یاد میشود، سرمایه اجتماعی رئیسجمهور بیش از باور خود او است، اگر بخواهد و با مردم طرف گفتوگو باشد، این وضعیت در کشور با همراهی مردم مهارشدنی است. رئیسجمهور روحانی با مردم حرف بزنید، حرف درست، راست و شفاف؛ به مردم وفادارتر باشید، شما برآمده از قدرت مردم هستید.