دیپلماسی شهری، زبان ملتها فراسوی دولتها
دیپلماسی شهری، زبان ملتها فراسوی دولتها
همگام با جهانیشدن و رشد فنآوری اطلاعات و توسعه شبکههای ارتباطی، شهرها نیز به بازیگران موثر حوزه ارتباط و اقتصاد جهانی تبدیل شدهاند. تمرکز و همگرایی حوزههای مختلف در شهرها نشاندهنده حرکت سریع جهان به سمت شهری شدن و توسعه هرچه بیشتر کلانشهرها و تبدیل آنها به شهرهای جهانی و در نهایت جهانشهرها میباشد. دراین فضا، شهرها با ارتقاء جایگاه اقتصادی، سیاسی، فنآوری، فرهنگی و زیرساختی خود از توان، نفوذ و اعتبار کافی برای اجرای فعالیتهای دیپلماتیک برخوردار میشوند و در راستای فعالیتهای خود شکل نوینی از دیپلماسی را نمایان میسازند که از آن با عنوان دیپلماسی شهری یاد میشود.
در جهان امروز که دولتها در کشورهای پیشرفته برخلاف کشورهای توسعه نیافته، به سوی کوچکتر شدن حرکت میکنند و دربارۀ مسائل اساسی حیات، سیاست، فرهنگ و اقتصاد جامعه، از پایین به بالا تصمیمگیری میشود؛ شهرداران و شوراهای شهر به عنوان نمایندۀ مستقیم افکار عمومی و ارادۀ مردم، در بهبود روابط ملتها با یکدیگر نقش موثری دارند.
دیپلماسی شهری؛ هنر کاربردی روابط بینالملل برای تعامل، توسعه و بهسازی روابط بین ملتها ورای مشکلات و معضلات روابط دولتهاست و بخش مهمی از دیپلماسی عمومی کشورهای دموکراتیک و پیشرفته به شمار میرود. این تعریف بر سه وجه تمایز دیپلماسی شهری از دیپلماسی با تعریف سنتی تأکید دارد. دیپلماسی شهری؛ یک هنر است و کاربردی و در نهایت در این دیپلماسی، هدف اصلی ملت ها هستند؛ نه الزاما دولتها.
در پارهای موارد، ملتها با یکدیگر مشکلی ندارند؛ بلکه دولتها که علیالعموم نماینده و حافظ الیگارشیهای مختلف نظامی، اقتصادی، امنیتی و ایدئولوژیکاند به خاطر تعارض منافع با یکدیگر منازعه و رقابت دارند. بدون شک شهرداریها که برگزیده و نمایندۀ مستقیم مردم هستند و الزاما حافظ منافع حزب و دولت حاکم نیستند؛ میتوانند بین کشورهایی که دول آنها با یکدیگر مشکل دارند؛ نقش مهمی در بهبود و افزایش مناسبات سازندۀ اقتصادی، فرهنگی و هنری ایفا کنند.
پیوندهای خواهرخواندگی که شهرداری تهران نیز گامهایی در این جهت برداشته و تهران را خواهر برخی شهرهای بزرگ جهان خوانده، یکی از راهکارها در عرصه بینالمللی است که میتواند موجبات توجه ویژه بین کلانشهرها را در سراسر جهان فراهم آورد. معمولا کلانشهرها و یا شهرهای کهن از قبیل اصفهان و آتن، یا شهرهای نیمه معاصر مانند تهران و توکیو و یا شهرهای جدید مانند سائوپولو توسعهیافتهاند و هر کدام با ویژگی های خاص، حامل ارزشها، فرهنگ، هنر و اقتصاد خاصی هستند.
تعامل و دیالوگ بین این شهرها؛ موجب مبادلۀ تجربیات و دانش در حوزههای مختلف میشود. به عنوان مثال استفاده از برخی تجربیات و روشهای سیستم سرویس اجتماعی، وسایل نقلیۀ عمومی و اختیارات شهرداریها میتواند اسباب بهبود شرایط شهرهای کشورهای در حال توسعه را فراهم آورد.
برای نمونه در لندن، پاریس، هلسینکی و استکهلم؛ شهرداری با منابع مستقل مالی خود در هر منطقه برای عموم مردم کتابخانه، پارک، ورزشگاه و کلینیک تأسیس کرده است. برای اقشار کمدرآمد خانههای آبرومند در همۀ مناطق شهر بنا شده که اجارهبهای اندکی بابت آن پرداخت میشود و پس از مدتی میتوانند آن را با اقساط بیست و پنج ساله با نرخ بهرهای کمتر از سودهای معمول خریداری کنند. همچنین در برخی از این شهرها زنان شاغل، پس از زایمان میتوانند با حفظ شغل تا پنج سال مرخصی بگیرند و در این مدت حقوقشان پرداخت میشود تا مادر فرصت کافی برای مراقبت و پرورش فرزند خود داشته باشد. برای سالخوردگان سرویسهای اجتماعی مخصوص رایگان طراحی شده است. به کودکان تا سن شانزده سالگی، مستمری ماهیانه پرداخت میشود و از سرویسهای رایگان حمل و نقل برخوردارند.
شاید برخی تصمیمات و راهکارهایی که در اغلب شهرهای دنیا برای شهروندان لحاظ میشود در کشور ما و یا در شهرهای ما الگوی مناسبی نباشد اما راهکارهای اجتماعی و آنهایی که جنبه عمومیتر دارند، میتواند راهگشا باشد. شهرداریها میتوانند خارج از حیطۀ فعالیتهای رسمی دولتها، به افزایش مناسبات با کشورهای دیگر اقدام کنند؛ در کشورهای توسعهیافته، شهرداران و شوراهای شهر از موقعیت بسیار بالایی برخوردارند و دولتها و نهادهای امنیتی نمیتوانند به خاطر مواضع مخالف با دولت و پارلمان حاکم، متعرض شهردار و یا اعضای شورای شهر شوند.
در کلانشهرهای پیشرفتۀ جهان، شهرداریها مستقل از دولت عمل میکنند و روابط نزدیکتری با مردم دارند و دارای وزن سیاسی و اجتماعی بالایی هستند؛ از اینرو میتوانند به عنوان بالاترین مقام اجتماعی آن شهر، در بسیاری از حوزههای اقتصادی، فرهنگی، هنری و حتی سیاسی با دیگر کشورها تعامل کنند. در امور دفاعی و امنیتی نیز در موارد ضروری، شهرداریها اقدام به صیانت از حقوق شهروندان میکنند؛ البته این موضوع پیچیدگیهای خاص خود را داراست.
بنابراین در شرایطیکه خردگرایی و زبان منطق و حکمت، نقش مهمی در حل و فصل مناقشات جدی و چند وجهی ما با جهان پیرامون دارد؛ شهرداریها میتوانند موتور دیپلماسی مردمی صلحجویانۀ ملت ایران باشند. ملت ایران دارای پتانسیل بالایی برای بهبود چهرۀ ایران در افکار عمومی جهان است که دیپلماسی ذاتاً دولتی به دلیل حجم عملکرد و گستره فعالیت، قادر به استفاده از این پتانسیل عظیم نیست، اما شهرداری یکی از راههای موثر بهرهبرداری از این ظرفیت در راستای منافع ملی است.
اصل طلایی تاثیرگذاری این گونه رفت و آمدها و گفت وگوها، غیردولتی بودن آن است و گرنه تکرار همان رویکردها و ادبیات دولتی و مناسبات رسمی و روزمرۀ دیپلماتیک در این پروسه؛ نتیجه ای جز اتلاف اموال مردم نخواهد داشت.