• جمعه ٦ تير ١٣٩٩-١٦:١٣
  • دسته بندی : اخبار
  • شماره خبر : ١٨١٢٣
الهام فخاری

روایت نیاکان

یک مناسبت در گاه‌شمار است و فلسفه‌ای و بزرگداشت و آیین‌هایی دارد. برنامه‌ای برای بزرگداشت برگزار می‌شود و عکس و خبرها منتشر می‌شوند، ولی آیا همه ماجرا همین است؟ از آغاز دوره برپایه تلاش‌های ارزنده شهرداری‌های برخی کلان‌شهرها، در پی آن بودم که برای مستندکردن سرمایه‌های فرهنگی و بومی شهری و روستایی و پرداختن به سبک زندگی، ارزش‌ها و باورهای فرهنگی، با کمیسیون ملی یونسکو همکاری‌ای رقم زده شود. جست‌وجو و پیمایش در استان تهرانی که زیر سایه سنگین و پیچیدگی‌های ابرکلان‌شهر تهران همه فرصت‌ها یا داشته‌های دیگر شهرها و روستاها کم‌رنگ شده، کار دشواری بود. کمتر کسی می‌دانست که استان تهران در برخی سرانه‌ها در رتبه دوم نابرخورداری و کمبود سرانه‌ها قرار دارد و شاید کمتر کسی بداند که شهرستان‌های استان تهران چه روایت‌ها و گنج‌هایی دارند. این چند سال کار شورایی و دلبستگی‌های من به فرهنگ و هویت بومی و پشتیبانی، همراهی و رویکرد همکارانم در شورای استان، به تعریف مجموعه همکاری‌های بین‌نهادی میان نهادهای فرهنگی حاکمیتی و مردمی منجر شد. شناختن و ثبت کار و پیشه‌های محلی در روستاهای و شهرها، یکی از این کارهاست. برای این هدف، با توجه به سرفصل‌ها و هدف‌های کمیسیون ملی یونسکو در ایران، زمینه همکاری مناسبی شناسایی شد. باورمندی، دلبستگی و پیوندهای فرهنگی مدیران آن مجموعه هم انگیزه‌مان را بیشتر کرد. بیماری کووید‌۱۹ خیلی از برنامه‌‌ها را برهم زد و به درازا کشید، ولی تلاش کردیم در دو نشست درباره زمینه‌های خوب همکاری گفت‌و‌گوی کنیم و آقای دکتر ایوبی و مدیران مجموعه‌شان با مهر و فروتنی همراهی کردند. این روزها که گذران زندگی برای بسیاری از مردم سخت‌تر شده، سخن‌گفتن از فرهنگ شاید دشوارتر است؛ اما مگر جامعه در چالش‌ها چاره و پناهی جز همبستگی، همدلی و خودباوری دارد؟ تاریخ کهن ما نشان می‌دهد اگر ایران اسلامی امروز همچنان یکپارچه ایستاده، به‌خاطر ریشه‌های هویتی و باورمندی بوده؛ گرچه در تاوان بی‌مهری‌ها یا رنج فشارهای ستمگرانه خودکامگان جهان، جان و مال و زندگی مردم فدا شده باشد.  ما می‌خواستیم نقش و سهمی برای آموزش شهروندی در راستای بهبود هویت فرهنگی داشته باشیم؛ برای همین سراغ نهادهای فرهنگی ازجمله کمیسیون ملی رفتیم. چون عضو شورای اسلامی شهر تهران، ری و تجریش هستم، باید نخست وظایفم در حوزه شهری را انجام بدهم، ولی آگاهی از پیوندها، هم فرصت‌ها و هم تهدیدها میان پایتخت و شهرها و روستاهای استان تهران من را بر آن داشت که بخش ویژه‌ای از کارم را برای بازشناسی، آگاهی‌رسانی و توان‌افزایی شهرستان‌های استان بگذارم‌. کاش جست‌وجو کنید و شما هم با این جهان بی‌مانند، گوناگونی فرهنگی و سرمایه‌های تاریخی و روایت‌های دوست‌داشتنی ‌مردم استان تهران بیشتر آشنا شوید. داستان کاروان‌هایی که به سوی خراسان می‌رفته‌اند و راهی که به آتش افروخته بر برج‌های دوره ایلخانی روشن می‌شده یا روایت شیرین کشاورزان در روستاهای شمالی و جنوبی یا غربی تا شرقی استان که از جهت و هوای وزش باد شهریار می‌گویند و کشت و کارشان یا چرای دام‌هایشان با حال‌و‌هوای دریاچه تار و سیاه‌چادرها در پیوند بوده است، مگر کجای این جهان تکرارپذیرند؟ این گنج‌های فرهنگی را که با مهر و دلبستگی جانبازان میهن در برج طغرل در برج علاالدوله یا در گره‌های آجری و محراب شگفت‌انگیز مسجد جامع ورامین نگهداری می‌شوند، مگر باید موزه‌های اروپایی یا آمریکایی برای ما باارزش کنند؟ این روایت زیسته نیاکان ما بوده که باید بشناسیم تا دوستش داشته و شایسته‌اش بداریم.  با همین نگاه بود که برای امضای تفاهم‌نامه پیشنهاد کردم برویم جایی بیرون این اتاق‌های اداری رسمی؛ جایی که هم از سایه سنگین پایتخت دور شده باشیم و هم با سرچشمه‌های فرهنگی‌مان دیدار کنیم و به همت همکاران پرتلاش‌مان در شورای شهرستان و شورای شهر ورامین، به مسجد جامع ورامین رفتیم؛ جهان پویا، زنده و زاینده‌ای که در جای‌جای آن فلسفه دینی و آیینی رخ می‌نماید و زنده‌ترین موزه‌ است؛ چون مردم با آن زندگی می‌کنند، بر خاک آن نماز می‌خوانند و به پشتوانه امامان جمعه و جماعات برقرار است و هم میدان فرهنگ و هنر و پرورش فرهنگی است.  دیروز مانند همه روزهایی که بازدید شهرستانی رفتم، شگفت و نمادین شد. ما مردمی با این همه فرصت و سرمایه، چه راه دشواری را گذرانده‌ایم. چگونه می‌توان این سرمایه‌ها و هنر را به ارزش‌آفرینی برای بهبود وضعیت اقتصادی‌شان پیوند زد؟ سهم ما چه می‌تواند باشد؟  اگر شورا و شهرداری رویکرد فرهنگی و اجتماعی به شهر داشته باشند و از نظر هویتی باورمند و استوار، آن‌وقت است که پای هزینه‌کردن و مناسب‌سازی این مکان‌های تاریخی می‌ایستند و شهر را برای مردم زیست‌پذیر می‌کنند.  ما دیروز و دیشب در کنار حاج‌آقا احمد مسجدجامعی و آقای دکتر ایوبی فرصت آموختن بیشتر داشتیم، از فروتنی و شکیبایی همکاران‌مان در شورا و شهرداری و فرمانداری و نیروی انتظامی و صداوسیما دلگرم شدیم و برای پیگیری ثبت شهرهای استان تهران با توجه به سرمایه‌های فرهنگی و اجتماعی‌شان استوارتر هستیم. این دو، سه روز برای من به قدر چند سال کار بود؛ هم طرح حریم آثار هنری شهری به نوبت صحن شورا رسیده بود و با هم‌رأیی و همکاری همه اعضای شورای شهر مصوب شد و هم کارهایی در شهرستان شمیران به انجام رسید و هم در شهرستان ورامین شب جشن زادروز حضرت معصومه را در مسجد جامع به امضای تفاهم‌نامه جشن گرفتیم. باشد که ایران پایدار و جامعه روادار و هم‌زیست این سرزمین، سربلند از این دره‌های سخت تاریخ بگذرد. 
 
الهام فخاری _ عضو شورای شهر تهران
منبع:روزنامه شرق

 

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: