• يکشنبه ٢١ ارديبهشت ١٣٩٩-١٢:٢٨
  • دسته بندی : اخبار
  • شماره خبر : ١٧٧١٣
الهام فخاری

چطور خودمان را آرام کنیم؟

هنگامی که ناپایداری‌های زندگی بیش از همیشه پیش روی ما هستند و در رویدادهایی که به ناگهان و پی‌در‌پی آدم‌ها و داشته‌ها و خواسته‌های ما را دور می‌کنند یا ازمیان می‌برند، هراس، تنش، خشم و اندوه همه هیجان‌هایی هستند که تجربه می‌کنیم. برخی از ما هم تاب و توان سرشتی بیشتری دارند و هم مهارت‌های رویارویی با ناکامی و ازدست‌دادن را بهنگام و بهتر آموخته‌اند. با این‌همه بسیاری از مردم از آموزش سازمان‌یافته‌ای برای زندگی بسامان و رویارویی با چالش‌ها و مهارت‌های روان‌شناختی زندگی برخوردار نبوده‌اند. در خانواده‌های گسترده این نظام خویشاوندی است که بخشی از این آموزش غیررسمی را به پیش می‌برد و رسم‌ها و آیین‌هایی برای کاستن از هیجان‌های منفی، هم‌افزایی توان گروهی و هم‌آموزی را به‌انجام می‌رساند.
بافت اجتماعی جامعه ایرانی از خانواده گسترده و خویشاوندی پرشاخه به خانواده هسته‌ای و خوشه‌های کوچک ارتباطی دگرگون شده است. افزایش چشمگیر نسبت جمعیت شهرنشین به جمعیت روستایی هم اثرگذار بوده است. در چنین وضعیتی جامعه ایرانی چندین چالش بزرگ که پیامدها و آسیب‌های روان‌شناختی ژرف، گسترده و چندلایه‌ای برجا می‌گذارند را از سر گذرانده است. در یک‌سال گذشته، دست‌کم سیل ویرانگری که چند استان بزرگ کشور را دستخوش ویرانی و رانش و آسیب کرد و برخی از شهروندان را به کام مرگ کشاند، عامل فشار روانی قدرتمندی بود. این چالش بزرگ هم‌هنگام با شدت‌یافتن تحریم‌هایی که در واقع به مردم و زندگی مردم آسیب می‌رسانند، بر ناروشنی آینده افزود. ناروشنی و ناپایداری در درازمدت به وضعیت روان‌شناختی درماندگی می‌انجامد که فرد یا گروه را دچار ایستایی‌شناختی، آزردگی و رنج‌های عاطفی و ناهماهنگی‌های رفتاری می‌کند. رویدادهای پرفشاری پس از آن به‌ویژه در پاییز و زمستان تکانه‌های پی‌درپی دیگری پدیدآوردند. غافلگیرشدن، ناباوری، خشم، هراس، ابهام و مرگ که نزدیک‌تر از همیشه و همه‌جا از زمین و آسمان را دربرگرفت موج هیجان منفی، آسیب روان اجتماعی و خستگی اجتماعی را دامن زده است. پس از همه اینها هم جامعه ما از نخستین‌هایی بود که با بیماری نوپدید و بی‌درمان کووید-19 روبه‌رو شد. بیماری‌ای که همه قشرهای اجتماعی و گروه‌های سنی را تهدید می‌کند. بسیاری از ما در زمانی کوتاه با ازدست‌دادن دوستان و آشنایان‌مان روبه‌رو شدیم و حال و روز بیماری را تجربه کردیم. نشانه‌های گوناگون بیماری، درگیرشدن دستگاه‌های گوناگون بدن، ناهمانندی نشانه‌های بیماری درمیان گروه‌های سنی (در سالمندان از خواب زیاد، پرهیز از گفت‌وگو و صرف غذا، گیج شدن ناگهانی، از دست دادن آگاهی به پیرامون و سرگیجه و افتادن)، دگرگونی نشانه‌ها در این چند‌ماه و بازگشت‌پذیری بیماری همه و همه بر ناروشنی آینده می‌افزایند.
این روزها بسیاری از دوستان و مراجعان از روانشناسان و روان‌پزشکان پیگیر راه و روشی هستند. راستین‌ترین پاسخ این است که چنین تجربه‌ای برای جامعه حرفه‌ای و تخصصی درمان پزشکی و هم برای جامعه تخصصی و نظام حرفه‌ای روانشناسی و مشاوره در سراسر جهان هم نوپدید بوده‌است. ما هم درگیر ساختن راه و روشی نو و سازگار با این شرایط برای فراهم کردن مشاوره و روان‌درمانی با حفظ دستورهای بهداشتی کووید-19 هستیم. روشن است که روان‌درمانی که یکی از حرفه‌های تعاملی رودررو و وابسته به ارتباط میان درمان‌گر و مراجعه‌کننده است به سادگی نمی‌توان آن را به‌گونه‌های برخط جابه‌جا کرد. از سوی دیگر ما با فراوانی پیامدهای سوگ نازیسته یا سوگواری تحقق‌نیافته روبه‌رو هستیم. چالش‌های حکومت‌ها و مردم هنگام روبه‌روشدن با بیماری و شتاب گسترش آن، پیامدهای زیانبار اقتصادی و حرفه‌ای، از حرکت ایستادن بخش‌ها و صنایع و شبانه‌روزی شدن برخی دیگر از فراوری و صنایع، همه تکانه‌های بزرگی بودند. در هر صنف و از هرجای جهان خبر درگذشت آدم‌هایی بنام و یا مردمانی گمنام می‌رسد. هرکس در تنهایی خود سوگواری می‌کند و هراس و ناروشنی می‌تواند به رفتارهایی نامتعادل مانند خودکشی بینجامد. ما در پی تجربه فشارهای چندگانه و پی‌درپی دچار تنیدگی (اضطراب) بوده‌ایم و اکنون زمینه افسردگی افراد در ماه‌های پیش‌رو باید مورد توجه قرار گیرد. اینها نمودهای ساده‌ای از اختلال‌های خلقی هستند و از اختلال‌های دیگری که می‌تواند پس از چالش‌های بزرگ زندگی و با تکانه‌های ساخت شخصیت افراد همراه باشد هم باید یاد کرد. بیش از همیشه هم نمودهای بنیادینی مانند وسواس، اختلال‌های نمایشی (هیستریک)، کژکاری‌های روان‌تنی اهمیت دارند.یکی از راه‌کارهای کاهش تنش روانی از دیرباز، نیایش و خودآرام‌سازی معنوی است. برخی رویکردهای روان‌درمانی به یافتن و ساختن روش‌های معنوی تنش‌زدایی و افزایش تاب‌آوری پرداخته‌اند. برای برخی از اختلال‌های روان‌شناختی در هنگام بحران رویکردهای درمان‌ دارویی به کار می‌روند. برخی روش‌ها که ترکیبی از فراهم کردن فضای گفت‌وگو با راهبردهای خودآگاهانه برون‌ریزی هیجانی است هم هستند که می‌توانند در این شرایط به تنش‌زدایی و تجربه کم‌آسیب‌تر اندوه و سوگ کمک کنند. نخستین نکته این است که برای فرد داغدار فضای بیان هیجانی فراهم شود. این فضا می‌تواند دربردارنده شبکه‌های اجتماعی و برخط هم باشد. گروه‌های سوگواری مجازی در میان خویشاوندان و دوستان ایجاد می‌شود و هرکدام درباره عزیز از‌دست‌رفته می‌گویند و می‌نویسند. با این همه این نوازش‌های واژگانی نمی‌تواند پرکننده نیازهای سوگواران به آغوش و نوازش‌های بدنی باشد و کسی در مدیریت امور روزمره نزدیکان سوگوار در کنار افراد نمی‌تواند باشد. ما همگی باید نسبت به مرگ جامعه‌شناختی که برخی از افراد در دوران بیماری و جداسازی، پیش از مرگ بدنی تجربه می‌کنند هشیار باشیم. از سویی کسانی که به‌دلیل شرایط ممنوعیت آیین‌های گروهی فرصت سوگواری گروهی نیافته‌اند، در آستانه گوشه‌گیری، کاهش تعامل معنادار با دیگران، بازخوانی خاطره‌های گذشته با فرد درگذشته و پدیدآیی احساس گناه یا خشم، و رنجور از نداشتن فرصت بدرود با عزیزشان، درحالی‌که دیگران سرگرم روزمره‌ها شده‌اند، در خطر مرگ جامعه‌شناختی قرار می‌گیرند، به‌ویژه در شرایطی که هراس و ناروشنی شدت یافته توجه به مرگ روانی در میان گروه‌های ویژه و درمعرض آسیب جدی‌تر است. مرگ روانی گونه‌ای از عقب‌نشینی درونی در برابر مرگ پیش از رخ‌دادن آن است که با ناامیدی و بی‌آرزویی درهم‌آمیخته و بسیاری از پژوهشگران این وضعیت را موجب شتاب یافتن روند مرگ می‌دانند. یکی از مهم‌ترین کارهای متخصصان روان‌پزشکی و روان‌درمانی بهبود آگاهی مردم از شرایط و نشانه‌های سوگ و سوگ‌ نازیسته بوده است. آگاهی مردم کمک می‌کند تا گروه‌های کوچک با رعایت شرایط بهداشتی پیگیر و پایش‌گر وضعیت روان‌شناختی افراد باشند.
روانشناسان واکنش‌های سوگ را در 4سطح دسته‌بندی می‌کنند: بدنی (فیزیکی)، هیجانی، شناختی و جامعه‌شناختی. واکنش‌های بدنی در این شرایط که مردم در معرض جابه‌جایی ویروس کووید-19 هستند، می‌تواند نشانه‌های بدنی مشابهی پدید بیاورد: سردرد، دردهای دستگاه گوارش، خستگی، تنگی‌نفس و در کل کاهش توان ایمنی بدن از این جمله هستند. هیجان‌های سوگ هم از هراس، اندوه تا خشم و تنش را دربردارند. این روند از 3ماه تا بیش از یک‌سال می‌تواند به درازا بکشد. بازخوانی وسواس‌گونه خاطره‌ها و روند، ناتوانی در تمرکز، ناتوانی در تصمیم‌گیری و درماندگی هم برخی واکنش‌های شناختی به‌شمار می‌روند. ما در برابر مرگ به‌گونه‌ای برگشت‌ناپذیر خود را ناتوان و درمانده می‌یابیم و این وضعیت بر پویایی و روند زندگی ما اثر می‌گذارد. برخی از دیگر واکنش‌های روان‌شناختی تطهیر یا آرمانی‌سازی فرد درگذشته است که در میان بسیاری از نزدیکان تجربه می‌شود. در شرایط بهداشتی کووید-19 در واقع مردم از واکنش‌های دسته‌جمعی و اجتماعی سوگ بازمانده‌اند. با این همه پویایی‌های فناوری ارتباطات کمک کرده که سوگ گروهی در قالب همیاری گروه‌های نیازمند یا کنش‌های دوستدار محیط‌زیست نمود پیدا کند.
ما افزون بر کار تخصصی درمان‌گری سوگ می‌توانیم با آگاه‌سازی شهروندان دشواری این شرایط و فراوانی سوگ نازیسته را کاهش دهیم. سوگ به باور برخی پژوهشگران در 3گام‌‌گاه(مرحله) ناباوری و ناتوانی که همراه با هیجان‌های منفی است، دوره‌ای از رنج و اندوه و نیاز به بازخوانی خاطره‌ها و آرزوی دیدار دوباره و رویاپردازی و بی‌قراری و در گام‌‌گاه آخر بازتوانی روانی و بازگشت به زندگی و ازسرگیری امیدوارانه برنامه‌های آینده‌نگر تجربه می‌شود. آگاهی از این گام‌گاه‌ها، پذیرش وضعیت روان‌شناختی سوگواران و فراهم‌سازی فضا و تعامل ایمن برای بیان هیجان‌ها و یاری رساندن به ایشان در امور جاری می‌تواند از شدت و ژرفای آسیب‌های این دوران سوگ در شرایط کرونایی بکاهد و زمینه‌ساز کارایی بهتر خدمات روان‌درمانگری مجازی و برخط باشد.
 
الهام فخاری ـ روانشناس تربیتی

منبع :روزنامه همشهری 

 

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: