• شنبه ٢٩ دی ١٣٩٧-
  • دسته بندی : اخبار
  • شماره خبر : ١٤٣٩٥
عبرت از پلاسکو

عبرت از پلاسکو

 

 

دو سال از سوختن و آوار شدن قدیمی ترین ساختمان بلندمرتبه تهران می گذرد. وقتی پلاسکو فرو ریخت، مانند هر رویداد اینچنینی، تا مدتها گفتگوها درباره پلاسکو و ساختماهای ناایمن مشابه جریان داشت. در اولین سالگرد و همچنین در آستانه دومین سالگرد این رویداد تلخ، باردیگر نظاره گر مجموعه ای از اظهارنظرهای حاکی از نگرانی های انباشته شده بوده ایم. از یک سو، در 29 دی سال 95، از طریق شبکه های اجتماعی و رسانه ها، نظاره گر تمام لحظات وقوع این واقعه دردناک بوده ایم. از دیگر سو، اندک زمانی پس از این رویداد، بحث و گفتگو در رابطه با خطرات بالقوه مشابه با ساختمان پلاسکو را آغاز کرده ایم. واقعیت این است که بعد از واقعه پلاسکو، حساسیت های اجتماعی در رابطه با ایمنی ابنیه، وارد مرحله تازه ای شده است. اما متاسفانه رسیدگی به این تهدید بالقوه، آنگونه که انتظار می رفت، نتوانست به یک جریان عمومی و حرکت فراگیر تبدیل شود. شهر تهران با خطراتی از قبیل وجود تعداد قابل توجهی ساختمان بلندمرتبه ناایمن و سطوح وسیعی بافت های آسیب پذیر به لحاظ سازه ای مواجه است. می توان بازار تهران را مثال زد که به عنوان محدوده ای بسیار پرتردد و واجد اهمیت، از ایمنی کافی برخوردار نیست. ضمن اینکه، ارزش های تاریخی و فرهنگی این مجموعه، موجب می شود هرگونه اقدام در جهت ایمن سازی، صرفا در چارچوب ضوابط و مقررات و چارچوب های حفاظت از آثار تاریخی امکان پذیر باشد.

کالبد و فیزیک شهر تهران، به لحاظ ایمنی در شرایط مساعدی قرار ندارد. در یک دسته بندی کلی می توان گفت، حوزه اول ناایمنی کالبدی در تهران، مربوط به سطوح گسترده بافت فرسوده و ناپایدار است که تراکم انسانی نیز در آن بالاست و در شرایطی مانند زلزله احتمالی در تهران، می تواند خسارات قابل توجهی به بار بیاورد.

حوزه دوم ناایمنی، به ساختمان های بلندمرتبه ای مربوط است که عمر طولانی دارند اما به لحاظ مقاومت سازه ای و همچنین به لحاظ مقاومت در برابر حریق، آنطور که امروزه انتظار داریم اطمینان بخش نیستند. ساختمان پلاسکو، یکی از این موارد بوده است و می توان نمونه های دیگری را در شهر تهران مثال زد که به صورت بالقوه، شرایطی شبیه به ساختمان پلاسکو دارند.

برخی از این ساختمان ها، که عمدتا قدیمی هستند، در زمانی احداث شده اند که استانداردهای ایمنی (از منظر حریق و همچنین سازه) با وضعیت مطلوب امروز فاصله معناداری داشته است و برخی دیگر، با توجه به گذشت زمان و عدم نگهداری صحیح و رسیدگی کافی، دچار فرسودگی تدریجی شده اند و در حال حاضر وضعیت مناسبی ندارند. شورای پنجم، در اولین ماه های کاری خود، در واکنش به این نگرانی عمومی، طرحی دو فوریتی را در صحن مطرح کرد که شهرداری را ملزم می کرد در رابطه با ایمن سازی ساختمان های ناایمن بلند مرتبه، برنامه ای اجرایی و عملیاتی ارایه کند. متاسفانه به دلیل عدم ثبات مدیریتی در شهرداری تهران و تغییرات مستمر در معاونت های مربوطه، تهیه و تدوین این برنامه عملیاتی به تعویق افتاد.

حوزه سوم ناایمنی، به ساختمان های جدیدی برمیگردد که اگرچه به خودی خود، به لحاظ آیین نامه ای، از حیث مقاومت در برابر حریق و یا مقاومت در برابر زلزله شرایط قابل قبولی دارند، اما به دلیل قرار گرفتن در بافت های متراکم و با دسترسی های نامناسب، وضعیت ناپایداری را دامن زده اند. این مساله از آنجا حادث شده است که در دهه های اخیر به دلیل وابستگی شهرداری ها به درآمد حاصل از عوارض صدور پروانه، بعضا نسبت به میزان تراکم در ساخت و ساز، به خصوص در مناطق شمالی شهر تهران رواداری و سهل انگاری انجام می شده است. در نتیجه امروز با بافت های نوساز اما به شدت متراکمی مواجه هستیم که در صورت وقوع بحران، به اندازه کافی دسترس پذیر نیستند. حوزه چهارم ناایمنی، به گسل های تهران و حریم آنها مربوط است که متاسفانه به دلایل متعدد تا به امروز اقدامات عملیاتی و اجرایی جدی و موثری در این رابطه صورت نگرفته است. به این فهرست، البته می توان موارد دیگری را نیز اضافه کرد.

نکته ای که باید مدنظر قرار دارد، ضرورت داشتن برنامه ای واقع بینانه و تحقق پذیر در رابطه با بحث ایمنی در شهر است. علیرغم همه دشواری ها و پیچیدگی های امر ایمن سازی؛ تهران، به عنوان پایتخت ایران و ام القرای جهان اسلام، باید به گونه ای اداره شود که در یک بازه زمانی مشخص، به لحاظ معیارهای ایمنی در شهر به نقطه قابل قبولی برسد.

 

 

 سخنگوی شورای اسلامی شهر تهران

 

 

منبع/ اعتماد

 

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: