سروقامتان وطنم ایران جاودانه اند
سروقامتان وطنم ایران جاودانه اند
چه مظلومانه و غريبانه بدست سفاكان و پرچمداران جهل و وحشت و قساوت بخاك و خون كشيده شديد
يا حق
اين نفس جان دامنم بر تافتست؛
بوي پيراهان يوسف يافتست.
چه مظلومانه و غريبانه بدست سفاكان و پرچمداران جهل و وحشت و قساوت بخاك و خون كشيده شديد؛ اي نوگلان و سروهاي بلند
قامت وطنم ايران:
گر سنگ ازين حديث بنالد عجب مدار؛
صاحبدلان حكايت دل خوش ادا كنند.
اينك ماييم ياد و نام شما كه با سرشت جانمان آغشته است:
يوسف من پس چه شد پيراهنت
بر چه خاكي ريخت خون روشنت
بر زمين سرد خون گرم تو
ريخت آن گرگ و نبودش شرم تو
تا نپنداري زيادت غافلم
گريه ميجوشد شب و روز از دلم
ياد و نام آن چشمه هاي جوشان از دل كوه زمان بر روح و روان ايران و ايرانيان و همه آزادگان و آزاد انديشان جاودانه باد.
سيد عبدالحسين مختاباد