• ٣ مهر ١٣٩٧-
  • دسته بندی : اخبار
  • شماره خبر : ١٢٥٧٢
عبور از عطش افشاگری

عبور از عطش افشاگری



دموکراتیزاسیون  شبکه های اجتماعی  بستری برای رونق روزنامه نگاری حرفه ای است.

عطش استفاده از شبکه های اجتماعی در طولند سال اخیر در ایران و جهان بستری متفاوت از تحرک روزنامه نگاری حرفه ای یا خبر نگاری حرفه ای ایجاد کرده است .

بسیاری از اهالی رسانه که با دیده تردید به فضای مجازی نگاه می کنند ان را بستری برای ناگفته ها یا کم گفته ها می دانند .انان با درک عمق ارتباط ایجاد شده از سوی این رسانه ها  تصویر روزنامه نگاری با سبک سنتی را در بستری از تعاریف و معانی که نیازمند باز خوانی است می پندارند .

خبرنگاران حرفه ای که بازی جدیدی را در بستر فضای مجازی تجربه می کنند دچار نوعی وانمایی حقیقت که از سوی شبکه های اجتماعی در حال باز تولید است ، شده اند .

انها به روشنی می دانند که صحت ، دقت و سرعت سه راس مثلث اطلاع رسانی است در فضایی از سرعت قرار گرفته اند که همه دقت و صحت را به خدمت گرفته و با پرچم سرعت همه فضا را به اشغال خود در اورده است .

 سوال این است که آیا شتابی   که همه مرزهای نانوشته و نوشته شده را با عبوری از جنس فضای مجازی به پشت سر گذاشته و اطلاع رسانی و استفاده از اطلاعات را عمومی ساخته تصویر ارزوهای روزنامه نگاری حرفه ای است که همیشه به دنبال ان بوده است ؟ یعنی جاری سازی دموکراسی ؟ اگر به مفهوم واقعی دموکراسی و فضای دموکراتیک توجه کنیم شاید تصویر ارایه شده از شبکه های اجتماعی مفهومی از شرایط ازاد انتقال خبر و اطلاعات را فراهم کرده باشد اما این فضا به دلیل نشر بسیری غیر واقعی ها با چالش روبه رو شده و مفهوم دموکراتیزه شدن نشر اطلاعات را متفاوت ساخته است .

این مهم در سپهر اطلاع رسانی امری نیکو و فرصتی یگانه است اما به شرط انکه دو عنصر صحت و دقت از ان حذف نشود .روزنامه نگاری حرفه ای در پاسخ به این سوال با دیده تردید به فرصت ایجاد شده توسط تولیدات فضای مجازی می نگرد و آن  را نیازمند اعتماد سنجی و اعتبار سنجی می داند !

با این رویکرد شاید بتوان تصاویر به وجود امده از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی را در بستر مفاهیم ارتباطات اینگونه تبیین ساخت که دو گروه در عرصه تولید خبر دخالت دارند تولید کنند ه حرفه ای پایبند به به سه راس مثلث صحت ، دقت و سرعت و تولید کنند ه غیر حرفه ای که تنها به نشر خبر می اندیشد و سرعت تنها ایده و نگرش اوست .

دراین میان گروهی دیگر نیز هستند که تولید کنند خبر نیستند ولی مصرف کننده آن می باشند. این گروه اصلی ترین نقش را دارا هستند و بدون آنکه نقشی در تولید داشته باشند فقط فضای ایجاد شده را مصرف می کنند .انها با مصرف فضا تصاویری متفاوت از حقیقت را که از سوی برخی ساخته شده نشر می دهند و با نشر آن هویت تازه ای برای مخاطبان از جنس اعتماد کاذب ایجاد می کنند .

 

این گروه که به اعتبار تئوری والتر بنیامین پرسه زن هستند فقط مصرف کنند ه می باشند  !انها که در تئوری بنیامین نمادهای مصرف فضا و پاساژگردی در اروپای قرن نوزده بودند اگنون با پرسه زنی در فضای مجازی فقط لایک می کنند و شیر می نمایند و این اقدامی خاص از انها در باز تولید اخبار تولید شده است که می تواند فضا را پر کند و تصاویری از حقیقت درست کند.بااین اقدام در واقع  اصل حقیقت به گوشه ای رانده شود .

در واقع در دوره مدرن این پر سه زن  فردی بود که به دنبال وانمایی شخصیتی برای عرض اندام داشت و با پاساژ گردی هویتی از جنس مدرنیسم برای خود می ساخت و اکنون این لایک زنها و انتشار دهنده ها که آنها را می توان  پرسه زن فضای مجازی  دانست با عرض اندام در صحنه فرا مدرنیست  واقعیت را در پس تصاویری که از آن ساخته شده انتشار می دهند و اذهان را با تصویر حقیقت اتصا ل می دهند  .

این پرسه زنان فضای مجازی اعتباری از جنس نشردهندگی و لایک زنی برای خود می خرند و منجر به تسری تولیدات  فردی برای عموم می شوند و فضای 50 میلیونی بهره وران فضای اینترنتی درایران را با خوراک های خود تغذیه می کنند .خوراکی که طعم واقعیت در ان بسیار نادر است !

ازهمین روست که در  دوره پسا حقیقت به تعبیر دانشنامه اکسفورد در سال 2015، هر فردی می‌تواند به حقیقت با زاویه دید خود برسد و از طریق رسانه خود، حقیقت را با روایت خودش بازگو کند. بر این اساس در عین حال که می‌توان با وجوه متعددی از حقیقت مواجه شد می‌توان گفت که حقیقتی عینیتی واقعی  ندارد! پذیرش حقیقت میان افکار عمومی تابع تعداد بازخورد و باز نشر ان در فضای مجازی است پس باز نمایی حقیقت  بستگی به توانایی فرد دارد که در فضای مجازی چقدر می‌تواند برای حقیقتی که خود روایت می‌کند، لایک جذب کند و چه تعدادی از مخاطبان   روایت او را از حقیقت به اشتراک می‌گذارند.

.

 

دراین راستا سهم روزنامه نگاری حرفه ای چقدر است ؟

در تکثر رسانه های مجازی کاهش اعتماد نسبت به رسانه های مرجع زمین بازی انها را محدود و محدود تر ساخته است ؛هم اکنون بر اساس گفته معاون مطبوعاتی وزارت ارشا د در 17 مرداد سال جاری حددی 50 میلیون نفر خبر تولید می کنند و بیش از 42 خبر گزاری دارای مجوز هستند که از کل خبر گزاری های اتحادیه اروپا بیشتر است .بااین حجم از فضا که در اختیار شبکه های اجتماعی است فرصت روزنامه نگاری حرفه ای کجاست ؟

ادر واقع می توان گفت  روزنامه نگاری حرفه ای بنا بر تعهد و وظیفه ذاتی اش نیازمند  تغییر است ، تغییری از جنس تحرک ، اعتماد سازی و کاهش خطوط قرمز و تغییر سبک و باز پس گیری حقیقت نگاری !

سبک فعالیت شبکه های اجتماعی و ورود شهروند رسانه به عرصه خبری منجر به ایجاد شیوه جدیدی  از نگارش شده که تحت عنوان "روایت "گونه گی معنا می شود. هرم وارونه ای در فضای رسانه جایش را به هرم اصلی داده و انچه که پیشتر خبر مبتنی بر اهمیت بود به تصویر روایتی از خبربه سبک فردی تغییر یافته و هویت خبر دستخوش تغییری از جنس نگارش و اهمیت شده است .

اما روایت چطور عمل می کند.

روایت برخلاف خبر، تنها ذهن مخاطب را درگیر نمی کند بلکه حوزه عواطف و احساسات مخاطب را هم بکار می گیرد و حوزه احساسات وزن بیشتری دارد. به همین دلیل است که در شبکه های اجتماعی بیشتر از استدلال کردن، هنرمندانه حرف زدن موثر است. کسی هم که هنر ندارد با طعنه و کنایه تلاش می کند حوزه احساسات و هیجان مخاطب را درگیر کند. لذا در روایت گری جان و روان فرد باید درگیر شود نه صرفا ذهنش شبکه اجتماعی براساس پیوند روانی و عاطفی افراد است که قدرت می گیرد و افراد زمانی با هم پیوند می خورند که به جهت گرایشی و سلیقه ای بهم نزدیک باشند. براین اساس ذائقه ها چنین شکل می گیرد که خبر درست، خبری است که از زبان نزدیک ترین فرد به جهت گرایشی و سلیقه ای بیان شود؛ به تعبیر دیگر از طرف یک کاربر شبیه خودمان بیان شود.

. در مدل سنتی خبرنگاری، خبرنگار با هر گرایشی تلاش می کرد صادق باشد، اما امروز کاربر شبکه اجتماعی تلاش می کند بیشتر دیده شود؛ دقیتر اینکه بیشتر، خود ش و آنچه می بیند مهم است نه واقعیت و آنچه هست!.

 

روایت خبر هیچ ارتباطی به خبر صادق ندارد بلکه صرفا براساس برداشتی است که فرد از خبر دارد. برداشت فرد از خبرنیز کاملا بر اساس گرایش و سلیقه و اعتقادات و احساسات و آگاهی های وی شکل می گیرد. ممکن است سوال شود که پیش تر هم خبرنگار هنگام تهیه خبر براساس برداشت خودش رفتار می کرد و این نیز همان رفتار خبرنگار است؛ اما اینطور نیست

مخاطبین سنتی دو دهه پیش، با شکل گیری سایت ها و بعد هم شکبه های اجتماعی شبیه فیس بوک به کاربرانی تبدیل شدند که نامشان شهروند_خبرنگار بود. اما امروز همان کاربران شهروند خبرنگار نیز به پشتوانه شبکه های اجتماعی نوین، تولید کننده خبرند و نامشان شهروندرسانه است؛ یعنی خودشان رسانه اند.البته رسانه به معنای جدیدش که حرف اول و آخر را نه صدق و کذب خبر می زند و نه دقت خبر؛ بلکه تنها و تنها روایت خبر و سرعت  می زند.

 

انچه به عنوان 5 wو Hمعنا دار بود اکنون به برداشت فرد از یک خبر به ویژه افشاگری تغییر نام داده است اکنون افشا گری به هر طریق و به هر عنوان با اتکا به فیلم و تصویر و دست نوشته مبدل به اهمیت خبر شده فارغ از صحت ودقت و این جاست که هویت خبر نگار ی حرفه ای دچار چالش شده است .

کاهش اعتماد عمومی نسبت به منابع خبر ی رسمی بستر فعالیت خبرنگاری حرفه ای را برای فعالیت تنگ کرده و سبک نگارش سنتی آنها را به حاشیه برده و سرعت شهروند – رسانه توان آنها را برای جاگیری در دنیای خبر کاهش داده است .در این برهه با نگاهی به وانمود سازی حقیقت یا هما ن پسا حقیقت شکل ورود روزنامه نگاری حرفه ای را با چالش حذف یا عبور روبه روکرده  است .

دروازه بانی خبری که روز ی بستری برای ایین نگارش خبر و صحت آن و رعایت خطوط قرمز بود اکنون مانع فعالیت خبرنگاران حرفه ای شده و لازم است در این پیچیده گی های اطلاع رسانی و ورود رقبایی که گوی سبقت را از انها گرفته تغییر شکل یابد .

لذا با عنایت به شرایط ذکر شده به نظر می رسد تنها راه برون رفت از این شرایط بازگشت به مرجع قابل اعتماد ، و تغییر سبک خبر و ایجاد مرجعیت برای خبرنگاران و روزنامه نگاران حرفه ای است و این میسر نمی شود مگر با عزمی جدی از سوی مراجع خبری نظیر صدا و سیما و خبرگزاری های رسمی !

اکنون باید برای نجات خبرنگاری حرفه ای عزمی جزم از سوی حرفه ای ها برای دو امر مهم صورت پذیرد نخست انکه حقیقت را از فرا حقیقت دور کنند تا مخاطبان با واقعیت آشنا شوند و دوم انکه با اتصال به شبکه های ارتباطی حرفه ای کانون اعتماد افکار عمومی را برای خبر ایجاد کنند .

خبرنگاران حرفه ای اکنون در زمینی که شبک های مجازی با اتکا به فرا حقیقت و روایت ایجاد کرده اند بازی می کنند در حالی که واقعیت در دست انها است چون انها هستند که صحت و دقت را فدای سرعت نمی کنند

خبرنگاران حرفه ای باید مرجعیتشان را پس بگیرند و مرزهای نانوشته دروازه بانی خبر را با اتکا به مفهوم اصیل بازافرینی اعتماد از نو بسازند. شاید مسیر عبور از عطش افشاگری و خشم مجازی همین باشد. .

 

 

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: