• سه شنبه ٩ ارديبهشت ١٣٩٩-١٦:٣٦
  • دسته بندی : اخبار
  • شماره خبر : ١٧٦١٠
حسن خلیل آبادی:

مشارکت صاحبان اندیشه و هنر در امور شهری برای شورای پنجم، اصل و یک رویکرد استراتژیک است

حسن خلیل آبادی فردی فرهنگی است و سالهاست که در انجمن اسلامی معلمان حضور فعال داشته و دارد. او براین عقیده است که باید در امور شهری فرهنگسازی کرد. درادامه نقطه نظرات وی را میخوانیم.

به نظر شما در حوزه فرهنگی شهرداری و شورا تا چه اندازه از فناوری جدید استفاده کردهاند؟

در حوزه فرهنگی ازلحاظ ساختار، برنامه و عملکرد هنوز نوآوریها به سطوح لازم نرسیدهاند. البته این مشکل در کشور وجود دارد، زیرا هنوز استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان همچنان با رقیبهای سنتی خود درگیر هستند. ما نیز در شهرداری دراینارتباط تلاش کرده و میکنیم؛ بهطور مثال در کمیسیون نامگذاری از طریق نرمافزار، نامگذاری انجام شود و در کنار آن به دنبال شمارهگذاری کوچهها و معابر نیز هستیم تا در این حوزه بتوان از نرمافزارها بهره برد. در حوزههای مدیریتی بخشهای فرهنگی نیز توصیه کردهایم تا از فعالیتهای استارتآپی بهره بگیرند، ولی متأسفانه هنوز سیستم شهرداری آمادگی ورود به این عرصه مهم را ندارد. شهرداری باید در آینده به این حوزه ورود کند تا بتواند از حوزه فعالیت جوانان در استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان استفاده کند.

 گفته میشود مجموعه فرهنگی شهرداری در دوره اخیر آنچنان که باید از فرصتهای شهرداری استفاده نکرده و یا بهاندازهای که شهردار اسبق بهره میبرد، بهره نبرده است، نظر شما در این رابطه چیست؟

دوره جدید و دوره گذشته دو رویکرد دارند و نگاه ما نسبت به مسائل فرهنگی متفاوت از دوره قبل است. در دوره قبل بیشتر به دنبال برنامههای شوآف و نمایشی و مناسبتی بودند ولی نگاه ما در دوره پنجم شورا به فرهنگ عمیقتر و همهجانبهتر است، ازنظر ما فرهنگ فقط برگزاری مراسم و پرداخت پول به پیمانکاران بابت تزئینات و... نیست؛ فرهنگ عمق زندگی، رفتارها، حقوق شهروندی و شکوفایی استعدادهای مردم در حوزه نقاشی، فیلم و... است. ما نباید فقط در یک بعد فعالیتهای مذهبی را نمادی از فرهنگ بدانیم. البته فعالیتهای مذهبی جایگاه خود را در کشور دارند و ما سعی میکنیم آنها هم حفظ شوند، ولی باید بدانیم که همه جوانان مایل به شرکت در آن فعالیتها نیستند و هنر، سینما، خط، نقاشی و... نیز علاقهمندانی دارد که حتی مذهبیون نیز در بین آنها فراوان هستند. ساختار فرهنگی که ما در دست داریم مربوط به دوره گذشته است. دوره گذشته 14 سال بر شهرداری حاکم بوده است و کارکنانی را جذب کردهاند که دیدگاههای آنها سالها وجود دارد. در دوره قبل گفتند شهرداری باید بهعنوان یک سازمان اجتماعی قلمداد شود نه خدماتی، ولی اجتماعی جامعهمحور باید مدنظر ما باشد نه اجتماعی با گروه هدفی خاص و باید همه سلایق جامعه در این مجموعه موردتوجه قرار بگیرد. پس با توجه به تفاوت رویکرد ما در نگاه به شهروند و شهرداری نسبت به شورای قبل در فاصله زمانی   نمیتوانیم رسوبات 14 ساله برجا مانده در شهرداری را بزداییم.

صاحبنظران حوزه فرهنگ معتقدند مقوله فرهنگ امری جدا از مردم نیست و در این حوزه نمیتوان دستوری عمل کرد. شما در مسیر واگذاری امور فرهنگی شهر تهران به مردم آیا برنامهای دارید یا خیر؟

شورای پنجم به تشکلهایی که در حوزههای فرهنگی کار میکنند توجه دارد و به آنها احترام میگذارد و کمک هم میکند زیرا هرکدام از آنها نماد بخشی از فرهنگ جامعه هستند مانند تئاتریها، سینماگران، خطاطان و... برای اینکه جامعه شکل درستی به خود بگیرد لازم است به این تشکلها اهمیت بدهیم. در دو سال گذشته سعی شده با آنها ارتباط داشته باشیم و برخی از امور را نیز به آنها واگذار کنیم تا تقویت شوند و وظایف صنفی و حرفهای خود را بهخوبی انجام بدهند. اگر تسهیلاتی لازم است در اختیار آنها بگذاریم تا بتوانند بهخوبی کار خود را انجام بدهند. مشارکت صاحبان اندیشه، هنر، سینما، تئاتر و... برای شورای پنجم در امور شهری یک اصل و رویکرد استراتژیک است. ما تلاش کرده و خواهیم کرد در بخشهایی که نخبگان جامعه حضور دارند مشارکتها را جلب و حمایت کنیم و تا جایی که بتوانیم در این زمینه کارکنیم و جلو آسیبها در این حوزه را بگیریم.

 تهران پایتختی نسبتاً قدیمی است و سابقهای تاریخی دارد، ولی مدیران شهری سعی نکردهاند این سابقه را نشان بدهند. مدتی پیش شاهد رویکرد مدیرت شهری در احیایی فضاهای قدیمی و بازنمایی فضاهای تاریخی شهر تهران بودیم. این رویکرد چگونه شکلگرفته است؟

ما شهر را موجود زنده و با نیازهایی متفاوت میدانیم که مهمترین آن نیاز هویتی شهر است. تهران هم در حوزه میراث فرهنگی و هم در حوزه گردشگری امکانات فراوانی دارد. در شمال تهران کوههای البرز و در جنوب کویر وجود دارد که به فاصله یک ساعت میتوان از منفی پانزده درجه به مثبت سی درجه رسید. چنین پایتختی با این وسعت تفاوت اقلیمی در هیچ کجای دنیادیده نمیشود. آثار و ابنیه های قدیمی بسیاری مانند کاخهای گلستان، مرمر، نیاوران و بیش از هزار خانه با پتانسیل تبدیل شدن به موزه در شهر وجود دارد. شهرری ابنیهای بالای 7 هزار سال مثل چشمه علی، آتشگاه، دژ رشکان، قلعه گبری که سازههای آنان از دوره ساسانیان به جامانده است و اگر در پکیج پایتخت دیده شود میتوان سابقهای بیش از 6 هزار سال زیست به پایتخت داد. این بناها هویت شهر است و اگر این هویت بزرگ نشود بی هویتی شهر موجب افسردگی خواهد شد. متأسفانه در دوره قبل به دلیل رویکرد اتومبیل و ساختمان محور به سراغ سازههای بزرگ رفتند تا اتومبیلها تردد راحت تری در شهر داشته باشند و بسیاری از ابنیه های تاریخی تخریب و بهجای آنها اتوبان ساخته شد. کارخانه های ماشین سازی نیز دو برابر ظرفیت اتوبانها خودرو وارد شهرکردند و ترافیک زیادی در شهر ایجاد شد. شهر باید انسان محور باشد و طرحهایی برای حس تعلق مردم به شهر اجرا شود. اگر مردم نسبت به شهر احساس تعلق پیدا کنند، آنگاه شهر را تخریب نخواهند کرد و از شهر نگهداری میکنند. در پایتخت ایتالیا به خیابانها را از گذشته تغییر ندادهاند و شهرکهایی برای زندگی مردم در خارج از پایتخت ساخته شده است و درآمد گردشگری شهر رم از محل حفظ بناهای قدیمی بسیار زیاد است. درآمد گردشگری تهران 2/0 درصد هم نیست. ترکیه دو برابر درآمد نفتی ما درآمد گردشگری دارد. درحالیکه اماکن تاریخی و ابنیه ما در تهران و ایران کمتر از ترکیه نیست. متأسفانه ما برای جاذبه های گردشگری مدیریت نداریم و جو گیر شده و به سمت کارهای فانتزی و مدرن رفته ایم. در محلهای مثل دزاشیب برج 20 یا 30 طبقه میسازند که تأثیر منفی آن برای تمام محل است. اگر قصد چنین سازههایی را داشتیم باید در خارج از تهران شهرکهایی تعریف میشد و تهران را بهعنوان نماد ملی نگه میداشتیم. امروز تهران به یک سیاهچاله تبدیل شده است، زیرا هیچکدام از نمادهای شهرنشینی متناسب با پایتخت در آن دیده نمیشود.

 

 

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: