• يکشنبه ١٩ بهمن ١٣٩٩-١٨:٠١
  • دسته بندی : اخبار
  • شماره خبر : ٢٠٦٦٥
محمد سالاری در گفت و گو با خبرگزاری میزان؛

در صورت تداوم جمعيت پذيری بی رویه، كلانشهر تهران قتلگاهی برای شهروندان می شود

روند مهاجرت‌ها در کشورمان، طی سال‌ها و دهه‌های گذشته عموما شامل کوچ‌های پردامنه و رو به تزاید از روستا‌ها و شهر‌های کوچک به سوی شهر‌های بزرگ بوده است. اما نمایان شدن مشکلات و نارسایی‌های انبوه، الگوی مهاجرت معکوس را پیش پای شهروندان ساکن در کلانشهر‌ها گذاشته است. الگویی که علی رغم وجود زمینه‌های موثر چندان هم رونقی به خود ندیده است.

به گزارش معاونت ارتباطات و امور بین الملل شورای اسلامی شهر تهران محمد سالاری رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی شهر تهران در گفت و گو با خبرگزاری میزان درباره اینکه چرا همچنان مهاجرت‌ها به تهران ادامه دارد، به  عدم تحقق سند آمایش سرزمینی اشاره می کند. 
او توزیع مزیت‌های گوناگون اقتصادی و اجتماعی را در نقاط مختلف کشور نامتوازن می‌داند و می گوید: یکی از مهمترین مشکلات کشور ما عدم تحقق سند آمایش سرزمینی است. اجرایی نشدن این سند به این معناست که توزیع عادلانه ثروت و امکانات در اقصی نقاط کشور مبتنی بر ظرفیت‌هایی که در محدوده‌های گوناگون کشور وجود دارد نبوده است. از ابتدای پیروزی انقلاب همه مسوولان، روسای جمهور و نمایندگان ادوار مختلف مجلس که بر سر کار آمده اند یکی از اولویت‌ها و شعارهایشان این بوده که ما سند آمایش سرزمینی را به سرانجام می‌رسانیم و براساس این سند برنامه ریزی‌ها را سامان خواهیم داد، ولی هنوز این اتفاق نیفتاده و باعث شده امکانات در کلانشهر‌ها به خصوص در پایتخت تجمیع شود.
 بنا به گفته رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران، انباشته شدن برخورداری‌ها در چند کانون شهری عمده و خالی ماندن دست روستا‌ها و شهر‌های کوچک از داشته‌های ملی، عامل اصلی اتفاقاتی است که منجر به افزایش افسارگسیخته جمعیت کلانشهر‌ها شده است و بیان می کند: تجمیع امکانات اعم از زیرساخت ها، بنگاه‌های اقتصادی، مراکز آموزشی یا بهداشتی و مجموعه‌ای از اقدامات و خدماتی که در این شهر‌ها اتفاق افتاد، باعث شد که ما شاهد هجوم جمعیت از سراسر کشور به این شهر‌ها و کلانشهر‌ها باشیم که همین امر هم عاملی شده تا امروز بیش از هفتاد و پنج درصد جمعیت ما را جامعه شهری تشکیل دهد. علی رغم اینکه بعد از پیروزی انقلاب در روستا‌ها و شهر‌های کوچک کشور زیرساخت‌های خیلی خوبی هم اجرا شده، اما به این دلیل که مبتنی بر سند آمایش سرزمینی نبوده و مسوولان براساس ظرفیت‌هایی که در محدوده‌های کشوری وجود دارد، صنایع و امکانات مرتبط را ایجاد کنند، مردم هم نتوانسته اند نسبت به اشتغال یابی اقدام کنند و مجبور به مهاجرت به تهران یا دیگر کلانشهر‌ها شده اند.
سالاری اعلام می کند که روند مهاجرت معکوس از تهران شروع شده، اما هنوز عواملی هستند که مانع از کاهش جمعیت این شهر می‌شوند و می گوید: امروز ما شاهد بازگشت جمعیت به صورت ضمنی و نسبی از کلانشهر تهران به خارج از آن هستیم، اما باز هم افزایش جمعیت تهران ادامه دارد. البته رشد جمعیت منفی شده و این رشد مثل گذشته افزاینده نیست، اما همچنان در حال افزایش است. اما چیزی که جای نگرانی دارد این است که بر اساس بررسی‌ها بخش قابل توجهی از این بازگشت جمعیت سهم محدوده‌های کلانشهری تهران می‌شود. این طور نیست که این جمعیت‌ها به نقاط دوردست کشور و به همان جایی که موطن این جمعیت‌ها بوده بازگردند. البته طیف‌هایی به نقاط دور از تهران هم بر می‌گردند، اما بیشتر به همین محدوده کلانشهری تهران یعنی شهر‌های اقماری و کانون‌های جمعیتی که در محدوده کلانشهری تهران هستند می‌روند. چون ما یک محدوده شهر تهران داریم و یک محدوده کلانشهری تهران.
معضلات کلانشهر تهران و حوزه‌های پیرامونی اش برای رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی شهر تهران از چنان اهمیتی برخوردار است که او را وامی دارد تا سقف اختیارات و حوزه دخالت‌های مدیران شهری پایتخت را به بالاترین حد خود برساند و بیان می کند: باید بدانیم که مجموعه کلانشهر تهران همه سرزمین شهر تهران و شهر‌های اقماری و حتی استان البرز و شهر‌ها و روستا‌های اطرافش را هم شامل می‌شود. بحثی که ما همواره در شورای شهر داریم این است که نظام تصمیم گیری ما باید یک نظام یکپارچه و سیاستگذاری واحد برای کل منطقه کلانشهری تهران باشد. اتفاقاتی که امروز در اسلامشهر، هشتگرد، چهاردانگه، پرند، پردیس، رودهن، بومهن و لواسانات می‌افتد و در کوه‌ها و جنگل‌ها و رودخانه‌ها تغییر کاربری‌هایی شکل می‌گیرد و جمعیت افزایی رخ می‌دهد و ظرفیت‌های اکولوژیک از بین می‌رود تاثیر سوء این اقدامات برای تهران هم هست. چون اغلب جمعیت ساکن در محدوده شهر‌های اقماری خدماتشان را از شهر تهران می‌گیرند. درواقع خدمات آموزشی، درمانی، تفرج گاهی و فرهنگی و مواردی از این قبیل را از شهر تهران دریافت می‌کنند. پس ما نمی‌توانیم بگوییم امروز شورای شهر تهران فقط در محدوده طرح تفصیلی شهر تهران می‌تواند تصمیم بگیرد.
آنطور که عضو باتجربه شورای شهر تهران مدعی است این شهر امروز به صورت الگویی برای حوزه‌های پیرامونی اش تبدیل شده و در صورت تداوم غفلت مسوولان شهر‌های اطراف پایتخت به زودی هریک به تهرانی دیگر بدل خواهند شد.
او افزود: ما باید مبتنی براینکه این محدوده کلانشهر چه جمعیتی را درون خود گنجانده مبادرت به تصمیم گیری کنیم. به همان میزان هم باید مثلا برای حمل و نقل شهری برنامه ریزی کنیم. تهران و محدوده‌های اطرافش روی هم تاثیر متقابل دارند. برای همین این نگرانی شکل می‌گیرد که همه نقاط کانونی اطراف کلانشهر‌ها به تاسی از شهر مادر و در رقابت با شهر مادر مشغول ایجاد بارگذاری‌های جدید هستند. چون در این نقاط هنوز میزان ارائه خدمات محدودتر است قطعا زندگی در این نقاط کم هزینه‌تر خواهد بود و مثلا اجاره خانه ارزانتر است؛ بنابراین بخشی از جمعیت شهر‌های بزرگ به نقاط اطراف کلانشهر‌ها برمی گردند.
گفته‌ها و اظهارات این عضو شورای شهر خبر از وقوع یک فاجعه انسانی در سال‌های آینده می‌دهند. همین که رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی شهر تهران آینده را قتلگاهی برای ساکنانش بنامد خود بهترین دلالت برای وضع اسف بار آتی خواهد بود:، اما چیزی که مسلم است براساس مطالعات و آمار‌ها طی دهه‌های آینده، باز شاهد افزایش جمعیت شهری خواهیم بود. 
به نظر می‌رسد که در مساله کلانشهر‌هایی مثل تهران جمعیت پذیری تبدیل به خط قرمز شده است. چون جمعیت ساکن در تهران خیلی فراتر از ظرفیت اکولوژیکی و طبیعی این شهر است. اگر هم جمعیتی بیش از این وارد این شهر شود تهران تبدیل به قتلگاهی برای مردم خواهد شد. ظاهر قضیه این است که ساکنان تهران یک زندگی مدرن و مرفه دارند و شاغل هستند و شانی برای خودشان قائل هستند که پایتخت نشین شده اند. اما واقعیت این است که این امراضی که نتیجه آلودگی هوا و کاهش سرانه‌های خدماتی است در شهری مثل تهران در حال رکورد زدن است.

 

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: