• يکشنبه ١ تير ١٣٩٩-١٦:٥٥
  • دسته بندی : اخبار
  • شماره خبر : ١٨٠٧٦
احمد مسجد جامعی در بررسی طرح تعیین حریم آثار هنری تاکید کرد

شهرداری به تنهایی نمی تواند مرجع تشخیص آثار هنری باشد

عضو شورای اسلامی شهر تهران گفت: اگر بخواهیم با معیارها و شاخص های هنری، اثر هنری را تعریف کنیم، باید پرسید چند اثر هنری در شهر تهران داریم که مشمول این شاخص ها می شود؟ بنابراین برای شناسایی اثر هنری نیازمند آن هستیم که اثر هنری را از غیر هنری تشخیص دهیم. حالا اگر ما اختیار این تشخیص را بر عهده شهرداری بگذاریم، درست نیست. مگر شهرداری می تواند مشخص کند یک اثر، هنری است یا خیر؟ یک دستگاه به تنهایی نمی تواند اثر هنری را تشخیص دهد. در واقع شهرداری به تنهایی نمی تواند مرجع تشخیص آثار هنری باشد.

به گزارش معاونت ارتباطات و امور بین الملل شورای اسلامی شهر تهران، احمد مسجد جامعی در دویست و بیست و یکمین جلسه شورا، و در جریان بررسی طرح "تعیین حریم آثار هنری در محوطه های عمومی سطح شهر " گفت: ما 1500 تا 2000 اثر حجمی و غیرحجمی در سطح شهر تهران داریم. اما اینکه از بین اینها کدامشان اثر هنری شاخص است، تعریف و تشخیص می خواهد.

احمد مسجدجامعی با بیان مطلب فوق، گفت: نکاتی که آقای  مهندس محسن هاشمی  و خانم صدراعظم نوری گفتند، بحث ظریف و دقیقی است. همان طور که اشاره شد، پاسخ به این پرسش که یک اثر هنری چه هست، و چگونه مشخص می شود، قابل بررسی است.

برخی آثار هنری با خود یک خاطره همراه دارند

عضو شورای شهر تهران با اشاره به این که برخی از این آثار هنری با خود یک خاطره به همراه دارند، اظهار داشت: مثلا خبرنگاری در زمانی خاص، چراغ یا مشعلی دست تندیسی می گذارد، از آن عکس می گیرد، آن را روی جلد نشریه‏ای چاپ می کند، و زیرش می نویسد «دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر، کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست.» این منجر به توبیخ نشریه و پیامدهای بعدی می شود. این کار موجب می شود این اثر هنری خاطره و ارزش مضاعف پیدا می کند.

وی در ادامه، مثالی دیگر را طرح کرد و گفت: به عنوان مثال، ممکن است تندیسی از یک شخصیت مشهور ادبی و فرهنگی ساخته شده باشد، که از نظر مردم شبیه قیافه مدرس است، و سازنده اثر قصدش متلک به نظام سیاسی وقت در پیش از انقلاب بوده، و یا مردم فارغ از اینکه چنین امری واقعیت داشته یا نه، این برداشت را کرده اند.

کارهای هنری معنایی چند لایه و پنهانی دارند

مسجدجامعی وجوه پنهان و سمبلیک یک اثر هنری را مورد بحث قرار داد، و گفت: تندیس عمر خیام ویژگی خاص خودش را داشت. خیام قبل از فوتش به کسی گفته بود، بار دیگر که به این جا بیایی روی گورم سبزه و گل روییده است. آن شنونده پس از سالی مراجعه می کند، و می بیند چنین چیزی اتفاق افتاده، و روی قبر خیام گل و سبزه روییده است. می دانیم که روز خیام، یعنی روز وفات خیام، اردیبهشت ماه است و فصل گل. بعد آن هنرمندی، مجسمه خیام را طوری طراحی کرده، که دور آن گل کاشته تا نشان از آن سخن خیام و فصل بهار باشد. متاسفانه حالا گل را برداشته اند، و به جایش درخت کاشته اند! کارهای هنری معنایی چند لایه و پنهانی دارند، که نمی توان از آن چشم پوشید. و لازم است به همه ابعاد آن نظر داشت.

یک دستگاه به تنهایی نمی تواند اثر هنری را تشخیص دهد

مسجدجامعی ضمن بیان این نکته که اثر هنری گاهی مهمتر از خالق اثر هنری بوده و اثر، کاشف هنرمند خود و معرف خالق خود می شود، گفت: اگر بخواهیم با معیارها و شاخص های هنری، اثر هنری را تعریف کنیم، باید پرسید چند اثر هنری در شهر تهران داریم، که مشمول این شاخص ها می شود؟ بنابراین برای شناسایی اثر هنری، نیازمند آن هستیم که اثر هنری را از غیر هنری تشخیص دهیم. حالا اگر ما اختیار این تشخیص را بر عهده شهرداری بگذاریم، درست نیست. مگر شهرداری می تواند مشخص کند یک اثر، هنری است یا خیر؟ یک دستگاه به تنهایی نمی تواند اثر هنری را تشخیص دهد. در واقع شهرداری به تنهایی نمی تواند مرجع تشخیص آثار هنری باشد

وی با طرح این موضوع که ما مسولین اجرایی هستیم، نه کارشناس هنری، یادآور شد: مثلا تابلویی در میدان فلسطین هست، که متعلق به دهه 60 است. این تابلوی دفاع مقدس است. این هم یک اثر هنری است، ولی چون 40 سال از ساخت آن گذشته، نیاز به مرمت دارد. برای تعیین وجوه هنری یک اثر، که مربوط به دفاع مقدس است. نماینده بنیاد شهید باید در جمعی که قرار است روی این اثار کار کنند، حضور داشته باشد. آیا چنین موضوعی را در نظر داشته ایم؟ یا مثلا فرهنگستان هنر، کجا باید دیده شود؟ در واقع سخن من این است که برای تشخیص اثر هنری، افرادی هستند که در این عرصه مطالعه و تجربه داشته، و شان تشخیص را دارند.

جای وزارت ارشاد و نهادهای صنفی در تشخیص اثر هنری شهری خالی است

وی افزود: به عنوان مثال  جای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهادهای صنفی هنری خالی است. تعیین اثر هنری که گفته شد، قابل بحث است. من مثال مجسمه فردوسی را می زنم، که یک اثر هنری است. و امروزه روبروی آن، ساختمانی ساخته شده که رنگ به کار گرفته شده در این ساختمان، رنگ منفور در شاهنامه است. جالب آن که ساختمان هم مال شهرداری است. چنین مواردی نشان می دهد، که شهرداری نمی تواند در باره یک اثر هنری تصمیم بگیرد، و اقدام کند. وقتی از وجوه اثر هنری حرف می زنم، یعنی همین.

چگونگی ساخت و نصب مجسمه فردوسی پشتوانه فکری دارد

مسجدجامعی در ادامه و در توضیح بیشتر ویژگی های مجسمه فردوسی گفت: این مجسمه رو به خلیج فارس قرار گرفته. در حالی که می توانست روبروی دماوند باشد. چون آرش کمانگیر از آن جا تیرش را رها کرد، و تا فرا رود رفت. وقتی هنرمند می آید، چشم انداز فردوسی را اقیانوس هند، یا خلیج فارس، یا مانند آن قرار می دهد، دیگر نمی توان در برابرش بنایی ساخت که این چشم انداز را از بین ببرد. اثر هنری پیچیده است، و اگر به وجوه مختلف آن دقت نشود، به اثر هنری صدمه خواهد رسید. مثلا چرا باید مقابل همان مجسمه فردوسی، چراغ راهنمایی بگذارند؟ به طوری که باعث شود از دید مردم دور بماند. چگونگی ساخت و نصب مجسمه فردوسی پشتوانه فکری دارد. اثر هنری آنقدر اهمیت دارد، و پرداختن به آن چنان مهم است، که مثلا گفته می شود وقتی اثر هنری قرار است قاب شود، آن قاب نباید اثر را تحت الشعاع قرار دهد. ولی در میدان فردوسی، در یک پهلوی آن ساخت و سازی شده که اثر هنری را به حاشیه برده است.

عضو شورای شهر تهران با بیان این نکته که بحث ما خلق اثر هنری نیست، بلکه دیده شدن آن است، تاکید کرد: باید عواملی را که مانع دیده شدن اثر هنری می شود، یا آن را تحت الشعاع قرار می دهد، برداریم. مثالی که درباره خیام زدم، مصداق همین است. طبیعتا درختکاری کار بدی نیست، ولی اگر قرار باشد مانع دیده شدن مجسمه خیام شود، یا نسبت موضوع و خیام را از بین ببرد، دیگر نمی توان از این درختکاری دفاع کرد. وقتی خیام می گوید، بر سر مزار من گل می روید، و چنان و چنین می شود؛ معلوم می شود کاشتن گل و گیاه در کنار مجسمه آن معنا دارد.

وی ضمن اشاره به این نکته که اثر هنری خیلی شاخص است، و هر چیزی را نباید اثر هنری نامید، گفت: باید آثار هنری را طبقه بندی کرد. نمی شود گفت در تهران 1500 تا 2000 کارحجمی و غیر حجمی داریم، و این ها همه حریم دارد. برخی از آثار منطقه ایست، برخی کارها محله ایست، برخی کارها شهریست و برخی در تناسب با پایتخت است.

بعضی از آثار را باید از سطح شهر برداشت و به موزه برد

مسجدجامعی در ادامه به بیان خصوصیات یک اثر هنری پرداخت، و گفت: ایام نوروز، تخم مرغ های رنگی در مکان هایی چون میادین و بوستان ها می گذاریم. ولی مگر می شود گفت، این حریم دارد. آن ها صرفا برای عکاسی خوبند.

وی به چگونگی حفاظت از اثار هنری اشاره کرد، و گفت: بعضی از آثار را از سطح شهر باید برداشت، و به موزه برد، و مشابه آن را ساخت و نصب کرد. وگرنه در سرما و گرما و دود و ترافیک از بین می رود. بلایی که بر سر برخی کارها آمده است. اینها بحث های فنی است.

وی در پایان این بخش از سخنانش، گفت: بنابراین برای کمیته تشخیص اثر هنری، قطعا یکی از اعضایش باید ارشاد باشد. اما این کافی نیست، و فرهنگستان هنرهم مهم است. جاهایی هست که به بنیاد شهید مربوط است. آثاری هست که تشکلهای صنفی و هنری باید وارد عرصه شوند. بی تردید نمیتوان برای کارهای هنری و حجمی شهر، بدون نظر این مراکز و دستگاه ها و نهادها تصمیم گرفت.

221-11

 

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: