الهام فخاری
تابآوری روانی، کرونا و جنبشهای اعتراضی آمریکا
انگار یکجورهایی دور فلک بههم ریخت. همهچیز در جهان دچار تنش شد، کشمکش میان قدرتها، فشارآوردن بر مردم در کشورهایی که منابع خام بیشتری دارند و ... و درست در میانه آن بگومگوها بیماری رخ نمود و همهگیر شد. ازکارافتادن سازوکارهای پرشتاب و کندشدن چرخ فناوری و فراوری انبوه و شگفتزدگی حاکمان و مدیران جهانی و بومی نشان داد که با همه پیشرفتها و ادعاها برای چنین رویدادی آمادگی نداشتهاند. در برخی کشورها به پشتوانه تجربه چالشهای گذشته، سازماندهی برای پیشگیری و بازنگهداشتن روند همهگیری بهتر انجام شد و شبکههای کمکرسان از میان نهادها، مردم و کسب و پیشههای غیردولتی نیازهای مردم را برآورده کردند. جاهایی هم انگار چون همواره به دور از تنش زندگی کرده بودند، نمودهایی از برگشت به ترسهای غریزی نمایان شد که پس از آن وضعیت آرامتر شد. کسانی گفتند بازایستادن جهان از آن شتاب روزمره، هشداری است که یک ویروس به ما در رقابتهای ریزودرشتمان داد و تا اثرگذاری این ماجرا بر ترکیب هوا و چرخش زمین هم پیش رفت. جمعیتی که بیشترشان شهری و در بافت فشرده کار و زندگی کرده بودند، باید در خانه میماندند و از هم فاصله میگرفتند. یک دگرگونی ناگهانی در سبک زندگی، رابطهها و روزمرهها و یک ایستایی پیشبینینشده در روند پرشتاب جهانی و بومی تنش روانی بزرگ و همهسویهای پدید آورد. چند ماه ماندن در فضاهای بسته، ترس از جابهجایی ویروس، ازدستدادن دوست و خویشاوند و آشنایان، تماشای مرگ دردناک بسیاری از آدمها و ناتوانی در مهار وضعیت، همه با هم یک تجربه پرچالش و سنگین را رقم زد. گمان میکردم برنوشت و پژوهش در روند این رویداد ویژه میتواند برای بررسیهای آینده سودمند باشد. در یادداشتهایم از ضرورتهای توجه به تابآوری روانی نوشتم و در نوشتههای بسیاری از همکاران در سراسر جهان هم این هشدارها و بررسیها پررنگ بوده است. شاید تا اینجا بگویید که اینها که سخن تازهای نیست. درست است. از این پیشزمینه میخواهم برای پرداختن به تنشهای نژادی در آمریکا و برخی از دیگر کشورها بهره بگیرم.
در نظر بگیریم که در میان هزارویک نگرانی و گرفتاری و برنامه و فرابرنامه، یک بیماری زندگی و کار را بههم ریخته، چند ماه فشار مداوم همراه با خستگی بدنی، آزردگی و نگرانی و هم کاهش توان بدنی هم تجربه شده است، آستانه تحریکپذیری افراد در شرایط تنش درازمدت کاهش یافته است و رفتارهای پرخاشگرانه میان گروههای گوناگون نژادی، قومی، سنی و مانند اینها کموبیش نمود دارد. چهبسا بشود گفت تابآوری روانی مردم، کاهش، نگرانیها و تنشهای اقتصادی و کاریشان افزایش و ناروشنی آینده پیچیدگی بیشتری یافته است. رفتار غیرقانونی و خشن نیروی پلیس آمریکا که به کشتن یک شهروند انجامید، گویی انرژی فنری را آزاد کرد و خشم و سرخوردگی و تنشهای رسوبی از دیرباز را با جوشش روانی برخاسته از تنش روانی سنگین دوران کرونا برونریزی کرده است. آنچه در واکنشهای خیابانی در دیگر کشورها ادامه یافته، گویای برونریزی انرژی فشردهای است که اگر به آن توجه نشود و اگر به وضعیت روانشناختی پدیدآمده در این چندماه همهگیری کووید-19 پرداخته نشود، میتواند با جرقههای دیگر و نمودهایی گوناگون در گستره دیگر کشورها هم رخ دهد. ناروشنی آینده و ناپایداریهای اکنون زندگی، خطرپذیری افراد را بیشتر میکند. این سرنخی است از آنچه باید در مدیریت چالشها یا بحرانهای انسانساخته یا طبیعی پیشبینی شود و گویای بایستگی مدیریت روانشناختی بحرانها با توجه به ناهمانندی کارها و روشها، کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت و در سطحهای گوناگون است. جهانی که ما در این سالهای آخر سده تجربه کردهایم، با همه پیشرفتهای بهداشتی و فناوری و آموزشی، جهانی ناپایدارتر است. روشنتر از همیشه میبینیم که چگونه سازوکارها و ساختارها و چهبسا راهبردها به ضد خود دگرگون میشوند، مردمسالاری میتواند به قدرتیابی دشمنان مردمسالاری بینجامد، سازوکارهای نظم اجتماعی فروپاشی نظم را رقم بزنند و همه اینها درونداشت (محتوا)ها و ارزشهایی را که برای نگاهداری و پاسداری از آنها پدید آمدهاند ویران و بیمعنا کنند. ما در این لبه ستیغ تاریخ با نگرانی و آگاهی باید برای پاسداری از ارزشها و معناها راه و روشهای نو بیابیم و هوشیار باشیم.
الهام فخاری عضو شوای اسلامی شهر تهران
منبع: شرق