• سه شنبه ٣٠ مهر ١٣٩٨-١١:١٠
  • دسته بندی : اخبار
  • شماره خبر : ١٦٢٢٣
مجید فراهانی‌:

پلازاها و ادای حق به شهر

مسئله حق ساکنان شهر نسبت به حضور و استفاده از خیابان‌ها و فضای شهری، متأسفانه در مدیریت شهری کمتر مورد توجه قرار گرفته است و بر همین اساس ما شاهد موارد مختلف تعدی به حقوق شهروندان در عملکرد شهرداری در این حوزه از گذشته تا به امروز هستیم. مسئله حق مردم نسبت به فضای شهری زمانی دیده می‌شود که فرد در برابر فضا و چارچوب‌های آن در حالت انفعال قرار می‌گیرد و به واسطه ساز‌‌ه‌های انضمامی، حق استفاده از سطح زمین و فضای پویای خیابان از او سلب می‌شود؛ حقی که اگر موشکافانه به آن بنگریم در بسیاری از فضاهای شهری از ما به‌عنوان شهروندان سلب شده است.

 توجه شهرداری‌ها به پلازاها و تأکید بر لزوم وجود آن در فضای شهری امری مبارک است اما باید توجه داشت ماهیت پلازا به صرف نهادن نام آن روی یک سازه شکل نمی‌گیرد، بلکه به واسطه فعالیت گروه‌های مختلف اجتماعی در آن فضا خلق می‌شود. خود این فعالیت‌ها نیز باید در مسیر تعامل اجتماعی و در فضای گفت‌وگو بین گروه‌ها و اقشار مختلفی باشد که آزادانه در فضا حضور دارند و از آن استفاده می‌کنند. درصورت شکل‌گیری پلازاهای شهری با این مختصات می‌توان گفت شهرداری‌ها حق به شهر را در پلازا به جای آورده‌اند.

تکرار می‌کنم مسئله حق مردم نسبت به فضای شهری زمانی دیده می‌شود که فرد در برابر فضا و چارچوب‌های آن در حالت انفعال قرار می‌گیرد و به‌واسطه ساز‌‌ه‌های انضمامی، حق استفاده از سطح زمین و فضای پویای خیابان از او سلب می‌شود و به فضاهای مصنوع از خود بیگانه‌ای هدایت می‌شود که حق بهره‌برداری از آن به یک مجموعه سپرده شده است؛ برای نمونه این وضعیت را ما در زیرگذر چهارراه ولیعصر(عج) شاهدیم. حال تصور کنید کسی بخواهد از عرض چهارراه عبور کند. اگر از زیرگذر استفاده نکند، با نرده‌هایی که از هر طرف در امتداد خیابان کشیده شده مواجه می‌شود و با گذر از نرده‌ها با حکمرانی حرکت سواره بر خیابان روبه‌رو خواهد بود.

 با روندهای فعلی ناشی از مداخلات ترافیکی، تبدیل برخی از عرصه میدان به پایانه و... که در برخی میدان‌های اصلی تهران رخ داده است، در‌خواهیم یافت که بسیاری از مفاهیم عمومی ازجمله «میدان»، «فلکه»، «فضای عمومی» و «پلازا» با تحولات انضمامی در طول زمان، دچار تحولات انتزاعی بوده‌اند. چه بسا زیرگذرهایی که مفهوم پلازا را با خود یدک می‌کشند و میدان‌هایی که از یک فلکه شهری فراتر نمی‌روند؛ امری که باید در دوره جدید مدیریت شهری به آن توجه جدی شده و میدانگاه‌ها و فضاهای عمومی شهر به مردم بازگردانده شود تا روح زندگی به جای حاکمیت خودرو جاری شود.

 تهران مانند بسیاری از شهر‌های دیگر در جهان، شاهد «شهری‌شدن سرمایه» است؛ روندی که در کالبد فضاها، خیابان‌ها و ساختمان‌ها نمود می‌یابد؛ سازه‌هایی که برای بازیابی هویت از دست رفته‌شان به اشکال و کارکردهایی بدیع رو می‌آورند. (مثل «فودکورتی» که «پل» باشد یا «زیرگذری» که «ایوان» باشد و...) از این‌رو ساکنان شهر همواره با اشکال و کارکردهای جدید و بعضا ادغام شده‌ای از فضاها مواجهند که ابعادی تازه از نظم‌بخشی انضمامی را به مجموع رفتارهای شهرنشینی می‌افزاید. اما آنچه در این میان مهم به‌نظر می‌رسد، نحوه برخوردی است که شهرداری‌ها در مسیر ادای حق معلولان، عابران، سواره‌ها و… و به‌طورکلی تمام گروه‌های ذی‌نفع نسبت به فضا دارند؛ اینجاست که اگر حق به شهر ادا شود، پلازاها در مسیر شهر زندگی و زندگی در شهری برای همه کارکرد می‌یابند.

رئیس کمیته بودجه و نظارت مالی شورای اسلامی شهر تهران

منبع: همشهری 30/04/98

 

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: