حقایق نه دی در گذر زمان

حقایق نه دی در گذر زمان

گذر زمان در خصوص فتنه سال1388 خیلی از حقایق را آشکار کرد که اولین آن تاثیر بالای اجتماعی حضور مردم بود. همبستگی و اتحاد اجتماعی و غلبه ی آن بر بی خردی های سیاسی، نقطه عطف وقایع سال 88 است که اوج آن در نهم دی ماه اتفاق افتاد. اتفاقاتی که آن سال پیش آمد وجوهی مختلف داشت و تشخیص سره از ناسره را بر جامعه دشوار می ساخت ولی صبر و تحمل مردم، ظاهر پوشالی و خیر خواهانه ی فتنه گران را آشکار کرد تا با زیر پا گذاشتن حرمت مقدسات مذهبی، حجت مقابله ی مردم را تمام کنند. حضور تمام کننده مردم، نتایج خوب و پیام های آشکاری برای منافقین داخلی و مستکبرین خارجی داشت. نتیجه این ایستادگی امنیت و پیام آن گام های استوار برای پیشرفت بود.
دومین حقیقتی که آشکار شد، استحکام و مقاومت بالای نظامات سیاسی کشور بود. تحلیلی که در غرب در خصوص کشور ایران وجود داشت، معطوف به آسیب پذیر بودن ساختار حاکمیت در ایران بود و این توهم به قدری برای آنها مشتبه شده، که فکر می کردند می توانند با اقدامات سخیف، دسته بندی های مخرب سیاسی و درون حاکمیتی ایجاد کرده و مردم را از نظام رویگردان سازند. آنها به دنبال پیاده کردن تز انقلابات مخملی در کشور، امید داشتند تا با ادامه دار کردن آشوب ها، نظام را فرسوده و خسته سازند تا ضربه ی نهایی خود را وارد کنند. ولی غافل بودند که درخت تنومند انقلاب اسلامی با خون هزاران شهید آبیاری شده است و ریشه ای به بلندای تاریخ در روح و جان و فرهنگ این مرز و بوم دارد.
سومین حقیقتی که آشکار گردید ضرورت و الزام وجود نهاد رهبری در نظام سیاسی کشور است. حقیقتا در همه ی این سال ها نهاد رهبری، قوام دهنده و راهبرنده نظام سیاسی کشور از گرداب آشوب ها بوده است. برکت حضور مادی و معنوی یک رهبر فقیه، آگاه، شجاع، مدیر و مدبر بوده است که توانسته ایم از پس فتنه ها و قائله ها بر بیایم و مسیر رشد و تعالی را قدم به قدم بپیماییم.
چهارمین حقیقت نیز این بود که که مردم اگر صبر، تحمل و سئه صدر داشته باشند، شاهد امنیت و پیشرفت خواهند بود. به هر شکل امروز ما شاهد حوادث و اتفاقاتی هستیم که مردم منطقه چند سالی است که با آن درگیر شده اند و به دست خودشان امنیت و آرامششان را به خطر انداخته اند و با بی توجهی شهرهای خود را به تلی از خاکستر تبدیل کرده اند. ای بسا اگر لطف خدا و عنایت حضرت عصر(عج) نبود، آیا ما می توانستیم سرنوشتی بهتر از مردم سوریه و عراق داشته باشیم؟ ولی اتفاقی که افتاد مردم فریب حرفهای تفرقه افکنان را نخوردند و دست در دست ولی و رهبرشان با کم کاری ها و کوتاهی ها مدارا کردند. نتیجه ی آن هم این شده است که دوباره کارها به روال قبل برگشته و مسیر اعتلای کشور روشن و هدفمند شده است.
حقیقت پنجمی که برای همه آشکار شد، فریب کاری استعمارگران غربی خصوصا آمریکا و انگلیس بود. آنها با نیرنگ، خود را حامی مردم و منافع کشور معرفی می کردند و با بهره گیری از تمام ابزار های تبلیغاتی خود، برنامه ای جدی در به آشوب کشیدن ایران داشتند ولی این هدف را در ظواهر عامه پسند دنبال می کردند مانند همان بلایی که با مفاهیم حقوق بشری سر افغانستان، عراق و سوریه آوردند. به عقیده بنده ما در چند سال آینده آشکارتر شاهد چهره خشن و زمخت استعمار غربی با روی کار آمدن احزاب راست افراطی در اروپا و محافظه کاران سرمایه دار ونژاد پرست در آمریکا خواهیم بود و آنها بی پرده و دریده تر، در خاورمیانه خواسته ها و منافع خود را دنبال خواهند کرد.
بواسطه همه ی برکات نه دی که خداوند شامل حال مردم و کشور ما کرد، نباید در پاسداشت این روز عزیز کوتاهی کنیم وباید قدر امنیت، آرامش و توسعه کشور را بدانیم و آگاه باشیم که مسیر اعتلا و بالندگی کشور ما از شاهراه دین، ولایت فقیه، میهن پرستی، بصیرت و اتحاد اجتماعی می گذرد. اگر روزی خدای ناکرده به هر کدام از این عناصر قوام بخش، پشت کردیم و اعتبار آنها را نادیده گرفتیم، دشمن از همان روزنه وارد شده و ما را نابود خواهد کرد.