تهیدستانی که به ثروتمندان یارانه پرداخت میکنند
تهیدستانی که به ثروتمندان یارانه پرداخت میکنند
گر چه تخصصی درعلم اقتصاد ندارم اما از اقتصاددانان شهیر کشور اجازه میخواهم تا بزبانی ساده برگرفته از گفتوگو با زنان و مردانی که هر روز با آنان در ارتباطم نکته و برگی از دفتر صد برگ رنج معاش امروز آنان را بازگو کنم.
شاید کمتر شهروندی باشد که در غروب یک روز پنجشنبه در معابر و خیابانهای مرفه شهر چشمش به جمال اتومبیلهای گرانقیمتی که بقول جوانهای امروز "دور دور" کنان فخرخود را به رخ فقر طبقه متوسط و پایین جامعه میکشند را مشاهده نکرده باشند. بعید است که هر روز کودکان پا برهنه و زنان حامله فال فروش و گل فروش را پشت چراغ قرمز چهاراهها نبینیم یا قامت خمیده مردان و کودکان زباله گرد آزارمان ندهد.
اینروزها کم نیست مکالماتی که تأثیر شرایط حال حاضر کشور بر ثروتمند تر شدن و چندین برابر شدن املاک تجاری و مسکونی و داراییهای مرفهان بیدرد شهر در بین مردم با حسرت و خشم رد و بدل نشود.
فضای مجازی و حقیقی رسانه ها نیز عمداً یا سهواً با تأثیر از شرایط حال حاضر در حال تولید هشتگهای خشم و نفرت پراکنیهای قبیله ای، قومی و صنفی هستند.
از همه نگران کنندهتر موضوع گفتگوهای خانوادگی و دوستانه است که سرشار از سرزنش و حسرت از نداشتنها و غفلت از فرصتهاست. سردی افسوسهای کوچک و بزرگ در جملات ماضی شرطی ولی میهن سوز همچون: "اگر ده میلیون داشتم 3000 دلار خریده بودم حالا شده بود 30 میلیون"، "اگر 100 میلیون پس اندازم را دلار خریده بودم حالا شده بود 300 میلیون، اگر 5 سکه کادوی عروسی دخترم را برای پرداخت شهریه پسرم نفروخته بودم حالا می شد 15 سکه و شهریه تا پایان تحصیلاتش تأمین میشد و... اگرهایی که ریشه اخلاق، نوعدوستی و وطن دوستی را میسوزاند و بیاعتمادی و بدبینی به حاکمیت را با ناامیدی از آینده و رفتارهای ضد اجتماعی نمایان میکند.
در این میان تداوم اشتباهات هر چند قانونی توأم با بیتدبیری برخی طرحهای مداخلهای تصمیم گیران و تصمیم سازان نیز نه تنها باری از دوش شرایط بغرنج اقتصادی اجتماعی مردم نمیکاهد، بلکه هر روز بر رنج و آلام آنان میافزاید و غرور و اعتماد بنفس قشر پاک دست کشوررا نیز نشانه میگیرد.