• ١٧ مرداد ١٣٩٧-
  • دسته بندی : اخبار
  • شماره خبر : ١٠٩٤٠
فضای عمومی فضای شبه عمومی

فضای عمومی فضای شبه عمومی


به‌ گمانم نیاز تهران امروز، توسعه سپهر عمومی و البته مکان ظهور و پرورش آن یعنی، فضاهای عمومی است. در دو دهه اخیر، با توسعه شکلی از فضای عمومی مواجه بوده‌ایم که مفهوم فضای عمومی را استحاله کرده است. آیا مال‌ها و مراکز خرید جدید، فضای عمومی تلقی می‌شوند؟

واقعیت امر این است که مال‌ها و مراکز خرید جدید، نوعی از فضای عمومی هستند که ظرفیتی برای کنش مدنی ایجاد نمی‌کنند. یا به عبارت دیگر، عمدتاً کنش مدنی در آنها کنشی تجاری است. اگر فضایی برای گردهمایی فراهم می‌کنند، جنبه تجاری در آن غلبه دارد و به طور کلی کارکرد آنها، پیرنگ تجاری دارد. بنابراین، فضاهای عمومی از جنس مراکز خرید، فضای عمومی کالایی شده هستند. شاید به همین دلیل، بتوان تعبیر فضای شبه عمومی را در مورد آنان به کار برد. چرا که فضای عمومی، فضای کالایی شده نیست. در برابر، فضای عمومی که در تاریخ تحولات شهرسازی جلوه‌های مختلفی به خود دیده است، فضایی است که بی‌هیچ تحمیل و غلبه امر تجاری، عرصه‌ای برای کنش مدنی فراهم می‌کند و متعلق به شهر و شهروندان است. از همین زاویه، می‌توان مقایسه‌ای داشت میان فضای شبه عمومی و فضای عمومی. فضای عمومی در مالکیت شهر است و شهروندان؛ اما فضای شبه عمومی که مصداق بارز آن، مال‌ها و مراکز خرید جدید است، مالکیت خصوصی دارد.

در تهران امروز با توسعه فضای شبه عمومی، فضای شهری را از کیفیاتی مانند حیات و سرزندگی تهی می‌کنیم و حیات و سرزندگی را به درون فضاهای بسته‌ای می‌کشانیم که رفتار تجاری و ویژگی کالایی شدگی در آن غلبه دارد.

من گمان می‌کنم یکی از مأموریت‌های اصلی ما در دوره جدید مدیریت شهری، توسعه فضای عمومی است. توسعه فضای عمومی، به تعبیری بازآفرینی عناصری از تاریخ شهرسازی ما با نگاهی به تجربه‌های موفق جهانی است. اگر بخواهیم به‌ صورت مصداقی نگاهی به پیشینه موضوع داشته باشیم، در شهرسازی ایرانی اسلامی، «ارسن»‌ها گره‌های عملکردی شهری یا مجموعه‌سازی‌هایی بوده‌اند که با تجمیع کاربری‌های مختلف، فضای عمومی را شکل می‌داده‌اند. از دیگرسو میدان‌های شهری نیز، عرصه‌های بازی هستند که با ویژگی‌های فیزیکی مشخص، حوزه مشخصی را به مثابه فضای عمومی شکل می‌داده‌اند و فضاهای باز مناسبی برای فعالیت‌ها و کنش‌های مدنی، فرهنگی و مذهبی شکل می‌گرفته است.

تهران امروز، نیازمند فضاهای عمومی است که محمل کنش‌های مدنی و فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی شهروندان در کنار یکدیگر به مثابه فعالیت‌های همگانی باشد. شهر تهران و بافت آن، تقریباً شکل گرفته و قوام یافته است و تجربه‌های عمومی سال‌ها و دهه‌های اخیر نشان می‌دهد مداخلات سنگین کالبدی و فیزیکی در بافت‌های شهری، معمولاً منجر به نتیجه قابل قبول نیست. اما گمان می‌کنم همچنان در میان بافت و بناهای شهر تهران، عرصه‌ها و فضاهایی هست که با مداخلات کالبدی حداقلی و نرم، می‌توان آنها را به میدانگاه کنش مدنی تبدیل کرد و مفاهیم کهنسال شهر ایرانی، همچون ارسن‌ها را بازآفرینی کرد.

 

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: