• شنبه ٤ بهمن ١٣٩٩-٢٠:٤٠
  • دسته بندی : اخبار
  • شماره خبر : ٢٠٤٨٣
زهرا نژاد بهرام در گفت و گو با ایمنا مطرح کرد:

چالش‌های ۴ ساله ساخت پلاسکو جدید

عضو هیات رییسه شورای اسلامی شهر تهران گفت: ورود شهرداری تهران به ساخت مجدد پلاسکو از نظر مسئولیت اجتماعی، سبب شد شورای پنجم که از وسط ماجرا به آن ورود کرده بود، نتواند انتظارات عادی در جریان ساخت و ساز را داشته باشد.

به گزارش معاونت ارتباطات و امور بین الملل شورای اسلامی شهر تهران و به نقل از ایمنا، وقوع ابر حادثه ساختمان پلاسکو در میدان استانبول تهران، چهار سالگی خود را نیز پشت سر گذاشت؛ دقیقاً چهار سال پیش و با فاصله چند روز از انفجار در این ساختمان، نیروهای امدادی مشغول بیرون کشیدن اجساد جان‌باختگان و سبک‌تر شدن آوار مشغول بودند.

پس از آنکه آوار ساختمان فروریخت، پلاسکو جمع و پیکر آتش‌نشانان جان‌باخته تشییع شد؛ چالش‌های جدید این ساختمان نیز آغاز شد؛ اینکه کسبه پیشین در چه مکانی اسکان مجدد پیدا کنند و روند ساخت ساختمان جدید به چه صورتی باشد.

با روی کار آمدن شورای پنجم شهر تهران و تغییر مدیریت بنیاد مستضعفان، ساخت ساختمان جدید بارها دچار چالش‌های جدی شد و در مدت این چهار سال، انتقادها از روند ساخت نیز در مقاطع مختلف بالا گرفت.

با تمام چالش‌های گذشته، چند ماه دیگر ساختمان پلاسکو جدید آماده بهره برداری می‌شود، ساختمان پر ماجرایی که در حافظه خود یک حادثه تلخ ملی را ثبت کرده است. زهرا نژادبهرام عضو هیئت رئیسه شورای شهر تهران روایت چالش‌هایی که در جریان ساخت پلاسکو مدیریت شهری با آن درگیر بود را در گفتگو با ایمنا تشریح می‌کند که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

از همان ابتدای آغاز به کار شورای پنجم موضوع حادثه پلاسکو و بازسازی آن دغدغه اعضای شورای شهر بود، مروری بر این حادثه تلخ داشته باشید.

آتش‌سوزی پلاسکو مقوله‌ای بود که شهر را به شدت در نگرانی‌ها و دغدغه‌های جدی فرو برد به خصوص که حدود یک هفته طول کشید تا توانستند شهر را به شرایط عادی بازگردانند. مرکزیت و موقعیت استراتژیک که پلاسکو در آن واقع شده بود، اتفاقی که برای پلاسکو افتاده بود، حجم تخریبی که به وجود آورده بود، آتشی که امکان خاموش شدنش وجود نداشت و به سختی خاموش شد، در کنار از دست دادن جان ۱۶ نفر از آتش نشانان واقعه غم انگیزی را رقم زد که به شدت شهر تهران را در خود فرو برد.

این حادثه یادآور حادثه برج‌های دوقلو بود. درست است از نظر تعداد جان‌هایی که از دست رفت به اندازه آن حادثه نبود، اما تمام محوطه مجموعه پر از گرد و خاک سفید بود و آتش زبانه می‌کشید و شرایط خیلی سختی بود.

وقتی وارد شورای شهر شدیم با توافقی میان بنیاد مستضعفان و شهرداری تهران برای ساخت بنای جایگزین روبه‌رو شدیم، بنایی مقاوم با استاندارهای روز که در عین حال قابلیت این را هم داشته باشد که بتواند خدمات را به افرادی که آنجا مشغول به کار بودند ارائه دهد اما چند مساله وجود داشت؛ نخست کسانی که در پلاسکو کار می‌کردند بیشتر در صنف پوشاک بودند و دارای سرمایه‌های محدود، با آتش سوزی و تخریب پلاسکو آنها بدون جا و مکان بودند. حدود دو هزار نفر بودند که مشاغلشان در معرض خطر بود و جایی برای انجام کار نداشتند در کنار این مالک هم نبودند و اکثراً سرقفلی دار بودند و چون مالک اصلی بنیاد مستضعفان بود عملاً یک شکاف جدی ایجاد شده بود یعنی کسانی که شغلشان در معرض خطر بود و مسئولیتی در رابطه با ساخت نداشتند.

از طرف دیگر مالک دلیلی نداشت که بخواهد ورود کند زیرا تمام سرقفلی‌هایش را گرفته بود و هیچ ظرفیتی برایش از نظر اقتصادی وجود نداشت که بخواهد این همه هزینه کرده و ساختمان را بازسازی کند؛ برای همین شهرداری با بنیاد مستضعفان توافق کرده بود که شهرداری نسبت به ارائه تمام تسهیلات لازم اقدام کرده و بیشترین همکاری را داشته باشد، به خصوص که ۱۶ نفر از همکاران ما در شهرداری جان خود را در این عرصه از دست داده بودند.

با تغییر مدیریت بنیاد مستضعفان موضوع تا حدی مسکوت ماند و ما همچنان در معرض مطالبات جدی این دو هزار نفری بودیم که در آنجا مشغول به کار بودند و از شغل خود بیکار شده بودند و به آنها قول داده بودند که ظرف مدت یک سال آنجا ساخته شود و این افراد به سر کارشان برگردند.

مدیریت شهری همچنان پای بند به همان توافق قبلی بود؟

با شهردار قبلی توافقی بسته شده بود اما به دلیل اینکه این توافق هزینه‌های زیادی را به شهرداری تحمیل می‌کرد سرانجام همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار داشت. اینجا چند مساله قانونی هم مطرح بود؛ نخست اینکه بنیاد این مطالبه را داشت که بخشی از هزینه‌هایی که در آنجا سرمایه گذاری می‌کند را از اضافه بنا جبران کند، یعنی اگر آنجا ۱۰ طبقه بوده او بتواند ۱۵ طبقه بسازد تا هزینه‌های ساخت را در بیاورد و بتواند، این ۱۰ طبقه را مجانی به افرادی که در آنجا سرقفلی دار بودند بدهد و حداقل پنج طبقه به او در ساخت و ساز کمک کند.

مساله دومی که مطرح بود، پارکینگ این منطقه بود، بر اساس مصوبات جدید هر سازه جدیدی که در درون شهر ایجاد می‌شود حتماً باید پارکینگ آن نیز تأمین شود؛ اگر می‌خواست به تعداد واحدهایی که دارد پارکینگ اختصاص دهد نه امکان و نه فضای آن را داشت و این معضل دیگری بود که به پروژه تحمیل شده بود.

چالش بعدی این بود که آنجا محدوده میراث بود؛ مدرسه ژاندارک و بقیه تاسیساتی که مربوط به گذشته بود و ثبت میراث بودند. ارتفاع باید ارتفاع مناسبی می‌بود که بتواند بر اساس ضوابط میراث باشد، با توجه به این که بنیاد می‌خواست طبقات را افزایش دهد این موضوع هم به یکی از گره‌های ساخت دوباره پلاسکو تبدیل شده بود.

از طرف دیگر با این موضوع رو به رو بودند که یک ساختمان در ضلع شمالی دچار تخریب جدی نشده بود و فقط نیاز به ایمن سازی داشت و این ایمن سازی را مالک باید انجام می‌داد. مساله دیگری که وجود داشت این بود که شهرداری با توجه به توافقی که داشت باید مجوز ساختش را مجانی محاسبه می‌کرد. همزمان چند مساله در این خصوص به مدیریت شهری تحمیل شده بود و از یک طرف مطالبات مردمی و از طرف دیگر انتظارات اجتماعی بود و مردم انتظار داشتند دولت و شهرداری وارد قضیه شوند و از یک طرف هم ضوابط ساخت و ساز بود.

شهرداری در این میان چه کرد؟

کمکی که شهرداری کرد این بود که حاضر شد کاربری پاساژ پروانه که حدود ۴۰۰ واحد پارکینگ دارد را اجاره‌ای در اختیار پلاسکو قرار دهد تا موضوع پارکینگ این گونه حل شده و آماده سازی و مقاوم سازی آن توسط بنیاد انجام شود تا بتواند به این شکل معضل پارکینگ را حل کند. البته مصوبه‌ای هم داشتیم که ساختمان جدید می‌تواند فضای پارک را از پارکینگ‌های موجود در اطراف و محله‌ای تأمین کند.

ساختمان‌های حاشیه‌ای هم امکان این را نداشتند که بنیاد آنها را بخرد و به پارکینگ تبدیل کند؛ لذا این راهکار پیشنهادی شهرداری بود که در این قضیه کمک کرد. از یک طرف با یک گود خیلی وسیع رو به رو بودیم که شهرداری اجازه داد تا تراز صفر ساخته شود و این گود برای شهروندان و ساختمان‌های مجاور ایجاد خطر نکند ولی بنیاد با توجه به موافقت شورای عالی شهرسازی، شروع به ساخت و ساز کرده بود و ما مشکلات جدی بر سر این قضیه داشتیم که شهرداری باید بر اساس ضوابط شهرسازی نقشه‌های ساختمان را تصویب و تأیید کند و عوارض آن نیز پرداخت شود و یا به صورت تهاتر در سایر مطالبات مالی پیش بینی شود، چون شهرداری و بنیاد تبادلات مالی زیادی داشتند، ولی حاضر نبودن این کار را انجام دهند و این در دور باطلی بین شهرداری منطقه ۱۲، بنیاد مستضعفان، شهرداری مرکز و شورای عالی شهرسازی افتاده بود و یکی دو سال درگیر این قضیه بودیم.

در نهایت منجر به این شد که با توجه به توافقات، نقشه‌ها در اختیار شهرداری منطقه ۱۲ قرار گرفت و مورد تأیید واقع شد و نهایتاً با توجه به اینکه میراث هم تاییدیه آن را داد در نهایت مجوز ساخت برای پلاسکو از طرف شهرداری تهران داده شد. کمکی که شهرداری به بنیاد کرد این بود که به او اجازه داد تعداد طبقات بیشتر باشد. البته بنیاد آن موقع قول داده بود یک طبقه را به کار فرهنگی اختصاص دهد تا به این شکل برای شهرداری توجیه وجود داشته باشد که موزه آتش نشان شود ولی این طور که شنیدم این را هم در مرور زمان به حاشیه راندند و هنوز دقیقاً نمی‌دانم به کجا رسیده است.

در حال حاضر بیشترین دغدغه و نگرانی برای فروشندگان و فعالان اقتصادی است که در این ساختمان فعالیت می‌کردند و از فعالان اقتصادی خرد بودند، درست است فضایی در اختیارشان قرار گرفته ولی فضای اصلی خودشان نیست و پلاسکو زمانی مرکز صادرات پوشاک داخلی تمام کشور بود. این ساختمان در مراحل پایانی ساخت است و شهرداری هم همکاری خوبی با آنها داشته و فکر می‌کنم از معدود پروژه‌هایی است که شهرداری به خاطر مسئولیت اجتماعی در ساخت آن همکاری زیادی کرد.

یعنی تمام این عقب نشینی‌های قانونی در جریان ساخت پلاسکو را می‌توان به دلیل دغدغه‌های اجتماعی و مسئولیت اجتماعی گذاشت؟

شهرداری مصوبات قانونی شورای عالی شهرسازی را اجرایی می‌کرد اما فراموش نکنید در این ساختمان تنگناهای شغلی نگران کننده‌ای وجود داشت و باید بنایی جایگزین اولین نمادهای مدرن شهر تهران می‌شد که مردم با آن ارتباط برقرار کرده باشند و سابقه ذهنی خوبی از آن داشته باشند بنابراین از این زاویه نگاه کنید که همه همراهی‌ها از جنس مسئولیت اجتماعی بوده است.

در خصوص پارکینگ هم بیشتر فروشگاه‌ها و پاساژهای قدیمی خیابان جمهوری پارکینگ ندارند و در این دوره هم نگاه کلی محدودیت تردد با خودروی شخصی در محدوده‌های مرکزی شهر است و ساخت پارکینگ در محدوده مرکزی شهر چون جاذب سفر با خودروی شخصی است با سیاست‌های کلی همخوانی ندارد.

این گلایه مطرح شد که در روزهای پایانی ساخت به جای پروانه باید گواهی عدم خلافی صادر می‌شد.

همان ورود شهرداری به موضوع پلاسکو از نظر مسئولیت اجتماعی، سبب شد که نتوانیم انتظارات عادی در جریان این ساخت و ساز داشته باشیم و فراموش نکنید که شورای پنجم از وسط یک ماجرا به آن ورود کرده بود. این که بیشتر توافقات انجام شده بود و گود خطرناکی هم وجود داشت.

آیا نباید قبل از بهره برداری از پلاسکو که شاید ۳ تا ۴ ماه آینده باشد تدابیری ترافیکی در منطقه اندیشیده شود؟

بله، این موضوع از سوی شورای شهر هم به عنوان یک مطالبه پیگیری می‌شود تا قبل از بهره‌برداری از این ساختمان باید پیش‌بینی‌های ترافیکی به کمک کارشناسان انجام و راهکارهای مناسب برای حفظ نظم ترافیکی منطقه اعمال شود.

 

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: