• دوشنبه ١٠ شهريور ١٣٩٩-١١:٤٦
  • دسته بندی : اخبار
  • شماره خبر : ١٨٧٩٧
احمدمسجدجامعی

جماران، یادگاری برای پایتخت

در مواجهه با مسائل شهری، به‌کارگیری رهیافت‌های علمی و تکیه بر روش‌های کارشناسی و نیز لحاظ‌کردن ویژگی‌های طبیعی، تاریخی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مانند آنها، ضرورتی پذیرفته در میان همگان است. چنین رویکردی به شهر و شهرنشینی، غالبا به راهکارها و راه‌حل‌های درست می‌انجامد و رضایت نسبی نخبگان، اصحاب فن و سرمایه و البته عموم مردم را حاصل می‌آورد.‌تهران مانند هر کلان‌شهر دیگری، مسائل و معضلات گوناگونی دارد که از آن میان، بافت فرسوده و ریزدانه، چالش‌های آمدوشد شهری، آلودگی‌های زیست‌محیطی و توزیع ناهمگون امکانات، بیش از بقیه به چشم می‌آیند. در روند حل این معضلات، حفظ بافت‌های تاریخی و هویتی از رویکردهای مهم مدیران شهری به‌شمار می‌رود. برای نمونه، در سال‌های گذشته سامان‌دهی خیابان‌های اطراف بازار و تعبیه سنگفرش‌ها و ایجاد پیاده‌راه‌‌ها، نقدها و اعتراض‌هایی را بر‌انگیخت، اما در نهایت با گفت‌وگو در جلسات کارشناسی و اصلاح برخی از موارد، نتیجه طرح رضایت شهروندان را فراهم آورد؛ در‌حالی‌که درباره خیابان 17 شهریور، گفت‌وگوها و نشست‌های تخصصی، پس از اجرای طرح صورت گرفت که طبیعتا چندان منشأ اثر نبود.هرگاه فرایند اجرای طرح‌های شهری بر مطالعات تخصصی و اندیشه جمعی مبتنی بوده، غالبا برون‌دادی مطلوب و مورد وفاق نسبی حاصل آمده است؛ از‌جمله در سامان‌دهی باغ‌های گوشه‌و‌کنار شهر، کارگروه‌هایی تخصصی تشکیل شد و بررسی‌های جامعی صورت گرفت و هرچند ضوابط و محدودیت‌هایی پیش پای صاحبان باغ‌ها گذاشته شد، اما در نهایت این روند به پذیرش و رضایت افکار عمومی انجامید. تخریب باغ‌های شهر که توجه شورای اسلامی شهر تهران، شهرداری و دیگر نهادهای دولتی را به خود جلب کرده، معضلی نوظهور نیست و در جست‌وجوی پیشینه این مسئله، دست‌کم می‌توان تا روزگار قاجار به عقب بازگشت؛ مثلا در عهد ناصری، ژوزف تولوزان، مدرس دارالفنون و پزشک ویژه دربار، به شاه توصیه کرد باغ لاله‌زار را حفظ کند و جلوی تخریب یا به گفته امروزی‌ها‌ تغییر کاربری آن را بگیرد. در نهایت، به این توصیه عمل نشد و از آن همه فضای سرسبزی که تولوزان آن را «ریه پایتخت» می‌نامید، به‌جز چند درخت در خانه اتحادیه باقی نمانده است.
تخریب لاله‌زار سرآغاز فروپاشی باغ‌های تهران بود و پس از آن، باغ‌های عمده دیگری مانند باغ نگارستان و باغ ایلخانی یک‌به‌یک نابود شدند. با همه اینها، در دو، سه دهه اخیر، راهکارهایی برای حفظ باغ‌های دیرسال پایتخت و بهره‌برداری مناسب از آنها اندیشیده شده است. در اغلب شهرهای دنیا هم برای چاره‌جویی چنین موضوعاتی که با منفعت عامه مرتبط‌ هستند، نشست‌های مستمری برای هم‌اندیشی و گفت‌وگوهای تخصصی برپا می‌شود، قوانین و امتیازات ویژه‌ای برای مالکان در نظر می‌گیرند و صدالبته، در مواجهه با تخلفات نیز دوچندان سخت‌گیری می‌کنند. در کلان‌شهر تهران، نمونه‌ای از این رهیافت بخردانه را می‌توان در فرایند سامان‌دهی محله جماران یافت. محله جماران از یادگارهای دیرپای شهر تهران است. در متون کهن از محدثانی با لقب «جامورانی» سخن رفته که به درک محضر ائمه (علیهم‌السلام) توفیق یافته‌اند. هرچند امروزه این محله از توابع شمیران به‌ شمار می‌رود، اما برخی از صاحب‌نظران واژه «جاموران» را قدیم‌تر از «شمیران» می‌دانند و معتقدند جماران یا جاموران یکی از پایگاه‌هایی بوده که مسلمانان پس از تصرف ری، در آن مستقر شدند تا مقاومت‌های احتمالی را پراکنده کنند. در روزگار معاصر و پس از حضور مرحوم حضرت امام‌(ره) نیز نقش‌آفرینی این محله روشن‌تر از آن است که نیاز به یادآوری داشته باشد. محله جماران به‌ دلیل موقعیت جغرافیایی‌اش، از اقلیمی خوش برخوردار است و طبیعت سرسبز و قنات‌های سرشار آن ‌که با وجود ساخت‌وسازهای فراوان هنوز هم بر جای مانده‌اند، زیبایی و طراوتی دلنشین به بافت روستاگونه این محیط بخشیده‌اند. در شورای سوم، کارگروهی برای رسیدگی به درخواست‌های اهالی جماران تشکیل شد. در این کارگروه، بررسی‌ها و تلاش‌هایی برای ساماندهی و بهبود وضعیت محله جماران و کوی‌و‌برزن‌های اطراف آن انجام شد و همچنین، مذاکراتی با مردم جماران، شورایاران محله‌ای، دستگاه‌های دولتی ذی‌ربط و شهرداری آغاز شد و ساختاری اجرائی برای پشتیبانی در شهرداری شکل گرفت. در پی این تلاش‌ها، دو باغ خسروشاهی و امیرسلیمانی خریداری شدند و با الحاق به فضای عمومی محله، از تخریب و آسیب نجات یافتند. گفتنی است که با کمک مهندسان و معماران صاحب‌نام، سامان‌دهی میدان جماران، سنگفرش محله، پیراستن سیما و منظر، روان‌شدن آب قنات‌ها در مجاری سطحی و احیای قنات‌ها نیز انجام شد. اکنون باغ‌های دیگری با وسعت نزدیک به سه‌هزارو 500 مترمربع در فضای پشتی خیابان حسنی‌کیا و امتداد آن وجود دارد که می‌توان آن را تملک کرد و در اختیار شهروندان قرار داد. اسنادی که بر قدمت جماران دلالت می‌کنند و برایند عناصری که موقعیت و هویت ویژه‌ای به این محله بخشیده‌اند، در برخی دیگر از مناطق و محلات تهران نیز یافت می‌شوند که بی‌تردید، باید برای آنها نیز طرح‌های حفاظتی اندیشید. اگر قرار است بافت روستایی مناطق شهری حفظ شود، آورده شهرداری و دولت در این موضوع چیست؟ امروزه برای حفظ بافت تاریخی و هویتی پایتخت و البته محله جماران، بیش از گذشته به گفت‌وگوی تخصصی با صاحب‌نظران و شهروندان نیاز داریم. به برخی از اقدامات انجام‌شده در جماران اشاره کردیم و افزون ‌بر آنها، کوشش‌هایی نیز برای بهبود سیما و منظر این محله انجام شده است. می‌دانیم بخشی از بافت این محله، مسکونی و بخشی از آن، ریزدانه است و سکونتگاه بسیاری از صاحب‌منصبان و مسئولان نظام در آنجا واقع است. برای حل‌وفصل مشکلات ساکنان، ‌به‌ویژه اهل جماران و نه مهاجران، باید همفکری شود که این وظیفه بر عهده مدیریت شهری و دیگر نهادهای اجرائی است. آینده بهتر جماران و در واقع تمام شهر تهران در این است که توان گفت‌وگوی تخصصی خود را افزایش دهیم و زمینه مشارکت فعال صاحبان فن و سرمایه را فراهم کنیم. مسائل شهری از جنس موضوعات اجتماعی‌اند و با این رویکرد، منافع شهر و شهروندان بهتر تأمین خواهد شد. وانگهی نباید از یاد ببریم که طرح‌ها و تصمیمات متمرکز بر جماران، محصول تدبیر همه دولت‌های پیشین با گرایش‌های گوناگون است و به‌سادگی نمی‌توان آن همه تجربه را نادیده گرفت.
 
احمدمسجدجامعی . ‌عضو شورای شهر تهران
منبع : روزنامه شرق

 

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: